بطوركيه قبلاً ذكر شد در دامغان همه گونه محصول عمل ميآيد پنبه و گندمش زياد و مرغوب و پسته اش از نظر خوبي جنس و خوشمزگي زبانزد همه جاست و گرچه در ادركان يزد و كرمان نيز پسته خوب و درشت بدست ميآيد اما عطر و طعم پسته دامغان را ندارد بعلاوه عمر درختان پستة دامغان بيشتر است ليكن اشجار پستة اين شهر هر سه يا چهارو گاهي پنج يا شش سال يكبار باور ميگردند و بسيار مواقع نيز در معرض سرمازدگي واقع شده و بي برك و بر ميشوند. انگور و زردآلوي دامغان خوبست . ميوه هاي ديگر نيز كم و بيش دارد مخصوصاً صيفي كاري آن در خور يادآوريست. صنايع دامغان تقريباً منحصر بهنرهاي دستي: چيت زني (نوعي قلمكاري) و بافتن پارچه هاي نخي است.
از لحاظ معدن دامغان بسيار غني است چه در كوههاي نزديك آن بيشتر معادن مخصوصاً سرب، آهن مغناطيس، طلا، زغال سنگ و غيره وجود دارد اما ساي ذغال سنگ كه باوسايل نقاص كمي استخراج ميگردد از معادن ديگر بهره برداري نميشود، معادن طلاي دامغان خيلي مهم و قابل استفاده است و اگر روزي دولت باستخراج آن اقدام نمايد سود سرشاري خواهد داشت.
دامغان پايتخت اشكانيان
دامغان در حدود چهارصد سال پيش از ميلاد مسيح چنان عظمتي داشت كه اشك سوم و تيرداد اشكاني در سال 249 پيش از ميلاد آن را پايتخت خود اعلام نمودند . اين شهر تا قرن اول ميلادي اهميت خود را حفظ كرد و مركز ايالت بزرگ قومس بود . برخي ها , طرح اين شهر را به هوشنگ نسبت داده اند . اين نظريه به واقعيت نزديكتر است كه مردم اين منطقه دراطراف رودخانه چشمه علي كه در درة كوههاي شمالي جاري است اسكان يافتند و مدنيتي را بوجود آوردند . چنانكه نوشته اند , نزديك به چهارصد سال پيش از ميلاد جمعي از مغان در مسير رود سكني گزيدند و به همين علت , نخست اين منطقه ده مغان ناميده مي شده و به مرور زمان و در آخر الامر به دامغان تبديل گرديد .دامغان مدتي پايتخت زمستاني اشكانيان بود و تا كشته شدن يزدگرد , آخرين پادشاه ساساني موقعيت خود را حفظ كرد . در دوره هاي حكومت امويان ,عباسيان , طاهريان , سامانيان , سربداران و ديلميان دامغان از موقعيتي ممتاز برخودار بود .
دامغان پايتخت ساسانيان
آنچه تاكنون خلاف آن ثابت نشده اين است كه؛ پايتخت زمستاني اشكانيان شهر صد دروازه بوده و اردشيرساساني پس از آنكه در سال 397 قبل از هجرت پيغمبر اسلام اردوان اشكاني را كشت و سلسله ي اشكانيان منقرض شد مدتي پايتخت زمستاني خود را دامغان و تيسفون قرار داد كه تيسفون تا كشته شدن يزدگرد آخرين پادشاه ساساني پايتخت ساسانيان بوده و خرابي تيسفون در تاريخ معلوم است. ولي نسبت به دامغان (صددروازه) نظريه ي آنان را كه نوشته اند در محلي نزديك شهر كنوني بوده به علاوه در تاريخي ذكر نشده كمترين آثاري از چنان شهر بزرگي نيست و اگر مي بود بايستي واقعه ي خرابي آن و احداث شهر با اين باره ي مهم ضبط مي گرديد و تاريخ ايران در زمان ساسانيان روشن است.
موقعيت جغرافيايي
دامغان بين 53 درجه و 42 دقيقه تا 45 درجه و 49 دقيقه طول شرقي و 36 درجه تا 34 دقيقه عرض شمالي قرار گرفته است. اين شهرستان محدود است از شمال به كوههاي البرز و از جنوب به دشت كوير و از غرب به شهرستان سمنان و از شرق به شهرستان شاهرود.
شهر دامغان در دامنه جنوبي البرز و در 120 كيلومتري شرق سمنان و 70 كيلومتري غرب شاهرود واقع شده است. قسمت اعظم مساحت شهرستان دامغان را دشت و قسمت ديگر را كوهستان تشكيل مي دهد. بلندترين نقطه اين شهرستان، قله اي است به ارتفاع 3813 متر ارتفاع از سطح دريا در كوه سرتنگه از سلسله كوهستان البرز و پست ترين نقطه آن، 1063 متر از سطح دريا ارتفاع دارد كه در كوير چاه جام در جنوب دامغان واقع شده است. شيب دشت دامغان از شمال به جنوب است كه از چاه جام، به سمت دشت كوير باز هم از ارتفاع آن كاسته مي شود تا اينكه كوههاي كم ارتفاع واقع در جنوب، چاله يا دشت دامغان را از دشت كوير، جدا مي كند. از نظر زمين شناسي، قديمي ترين تشكيلات منطقه دامغان مربوط به دوره پركامبرين است. اين تشكيلات زمين ساختي شامل شيست، گنيس و ديگر سنگهاي دگرگوني مي باشد. در كوهستانهاي شمالي دامغان گسلهاي متعددي با جهت جنوب غربي ـ شمال شرقي وجود دارد كه رعايت آن در ايجاد ساختمانها و ديگر تاسيسات به خاطر احتمال وقوع زلزله لازم است.