از سده دوم اسلامي ناحيه ميان همدان، ري و اصفهان عَراق ناميده شد كه بعدها براي تمايز با عراق عرب آن را عراق عجم ناميدند. عَراق معرب اراك است. اراك نسبت به بسياري از شهرهاي ايران، شهر جواني محسوب ميشود. اين شهر در دوران قاجار بنيان گذاشته شده و كمي بيش از دو قرن قدمت دارد. نام شهر كه ابتدا قلعهاي نظامي در كنار روستاي كرهرود بود قلعه سلطانآباد، بعد سلطانآباد عراق و در سال ۱۳۱۶ خورشيدي به اراك تغيير نام داد. باني شهر اراك يوسفخان گرجي معروف به سپهدار بود كه شهر را در طول چند سال و با هزينه ۲۰۰٬۰۰۰ تومان ساخت. در شهر جديد تمامي تأسيسات شهري از قبيل قنات، حمام، آبانبار، مسجد، مدرسه، سقاخانه، بازار و ارگ حكومتي ساخته شد. با رونقگيري اقتصاد شهر و عبور راهآهن سراسري از شهر، مهاجرت به شهر افزايش يافت.
شهر اراك داراي زمستانهاي سرد و مرطوب و تابستانهاي گرم و خشك است و كوههاي اطراف شهر، تالاب ميقان و دشت فراهان بر آب و هواي آن تأثير ميگذارند. شهر در ميان پايكوههاي داخلي رشتهكوه زاگرس قرار دارد و از جمله شهرهاي امن از نظر لرزهخيزي است كه احتمال وقوع زلزله بالاي ۵ ريشتر در آن بسيار ضعيف است.
مردم شهر اراك عمدتاً مسلمان و پيرو مذهب شيعه هستند، اما اقليتي از مسيحي و بهائي نيز وجود دارند. زبان مردم، فارسي با لهجه اراكي است.
اراك يكي از شهرهاي صنعتي ايران است كه از لحاظ گوناگوني محصولات صنعتي، نخستين، از لحاظ وجود صنايع مادر، دومين و به طور كلي چهارمين قطب صنعتي كشور محسوب ميشود. اين شهر به واسطه وجود صنايع مادر، توليد ۸۰٪ تجهيزات انرژي كشور، وجود بزرگترين كارخانه توليد كننده آلومينيوم كشور و وجود بزرگترين معدن سديم سولفات كشور، بهعنوان پايتخت صنعتي ايران شناخته شدهاست و به همين دليل يكي از آلودهترين شهرهاي ايران است. طرح جامع كاهش آلودگي هواي اراك از جمله طرحهاي ملي است كه براي كاهش آلودگي شهر به تصويب رسيد، اما اجراي ضعيف آن بعد از چند سال باعث شد تا مردم اراك در سال ۱۳۹۲ خورشيدي به مدت ۱۸ هفته تجمعات اعتراضي نسبت به وضع موجود برپا كنند. ترافيك و گراني مسكن از جمله مشكلات ديگر اين شهر است.
از لحاظ گردشگري، قدمت بيشتر بناهاي تاريخي اراك به دوره قاجار بازميگردد. از مهمترين صنايع دستي شهر، قالي اراك است كه در گذشته اهميت و اعتبار فراواني داشته است و رقيب قالي كرمان بود.
نامگذاري
قسمتي از روزنامه وقايع اتفاقيه كه سندي براي نام قديم شهر اراك است.
از سده دوم اسلامي ناحيه ميان همدان، ري و اصفهان، عراق ناميده ميشد كه بعدها براي تمايز با عراق عرب آن را عراق عجم ناميدند. عَراق، معرب اراك است. تاريخ بنيان اراك به دو قرن پيش و به دوران قاجار باز ميگردد. در آن زمان شهر به نام قلعه سلطانآباد خوانده ميشد. علت نامگذاري اين بود كه شهر به دستور فتحعليشاه قاجار ساخته شد. نام شهر بعدها به سلطانآباد، سپس به سلطانآباد عراق و در سال ۱۳۱۶ خورشيدي به اراك مبدل گشت.سعيد نفيسي نظر ميدهد كه چون ميخواستند نام قديم را زنده كنند، نام شهر عراق را به اراك تبديل نمودند. هرتسفلد محقق آلماني شكل فارسي اراك را به معني سرزمين هموار ميداند.
براي واژه «اراك» معاني گوناگوني ذكر گرديدهاست كه تعدادي از آنها عبارتاند از: پايتخت، باغستان، نخلستان و شهرستان. بعضي افراد واژه «اراك» را برگرفته از ايراك كه معرب آن كلمه عراق است، دانستهاند، زيرا در دورههاي باستان به مركز فلات ايران، ايرانستان و ايرانك گفته ميشد و در دوره اسلامي و به ويژه از قرن يازدهم ميلادي جغرافينويسان مسلمان، منطقه يا سرزمين اراك را به صورت عربي شده آن، يعني عراق تبديل كردند. ولايت اراك منطقه وسيعي را شامل ميشد. در دوره رضاشاه نام قديمي را برگرداندند، امّا اين نام صرفاً به بخش سلطان آباد اطلاق شد. حدود ۷۰۰ سال ادبيات فارسي تحت تأثير تلفظ عربي بود كه در آن حروف پ، ژ، گ، ك، چ و… حذف و دگرگون ميشد.
تاريخچه
پيش از ساخت شهر در جاي كنوني و در پيرامون آن چند ده وجود داشت، در جنوب شهر ده قلعه و قلعهنو و در غرب شهر ده حصار بود كه براي ساخت شهر ويران شدند. در جاي كنوني شهر دهي بنام دستگرده بوده است كه از آثار آن قناتي باقيمانده كه به «قنات ده» شناخته شده است.
علت شكلگيري شهر
حدود جبال در خلافت عباسي، منطقهاي كه اكنون اراك در آن جاي دارد
شهر اراك را تا پيش از سال ۱۳۱۷ خورشيدي، عَراق و پيش از آن سلطانآباد ميگفتند. باني شهر يوسفخان گرجي (معروف به سپهدار عراق) بود. بر پايه روايتها، پيش از ساخت شهر، در محل آن هشت يا ده قلعه به نامهاي خان باباخان، حصار، دهكهنه، مرادآباد، آقاسميع، سليم، نو و قادر وجود داشت و مردمان قلعهها هميشه در حال درگيري با يكديگر بودند، يوسفخان از درگيريهاي قلعهها شرح حالي به فتحعليشاه قاجار نوشت. وي دستور ويرانكردن قلعهها و ساخت شهري جديد را از شاه دريافت كرد.
در آن زمان در اين ناحيه دو طايفه نيرومند ساكن بودند، خانهاي فراهان كه در بخش فراهان كنوني ساكن بودند و خانهاي كَزّاز كه در بخش زاليان كنوني ساكن بودند. هر دو طايفه پس از آگاه شدن از تصميم احداث شهر تازه (قلعه نظامي)، كوشش نمودند حكومت مركزي را قانع كنند كه شهر را در منطقه مسكوني آنها بنا نهد كه هركدام به دلايلي كامياب نشدند. سرانجام يوسفخان گرجي تصميم ميگيرد كه شهر را در محل كنوني كه واپسين نقطه قلمرو فراهان و نخستين نقطه قلمرو كزاز بود بنا نهد تا از بروز اختلاف و درگيري جلوگيري شود.
يوسفخان كه شهرهاي گرجستان و قفقاز را ديده بود، كوشش كرد شهري مرتب و منظم بنا كند كه همگي كوچهها در فواصل معين يكديگر را قطع كنند و پهناي همه آنها ۶ ذرع محاسبه شده بود. همچنين بازار شهر در ميانه آن گماشته شد كه براي عموم مردم دردسترس قرار گيرد.
تقسيمات كشوري
در دوران قاجار شهر اراك، پس از ساخت به عنوان حكومتنشين ولايت عراق برگزيده شد. در دوره پهلوي، بر پايه نخستين قانون تقسيمات كشوري و وظايف فرمانداران و بخشداران (مصوب ۱۶ آبان ۱۳۱۶ خورشيدي)، اراك يكي از ۱۳ شهرستان استان شمال بود. سپس بر پايه دومين قانون تقسيمات كشوري و وظايف فرمانداران و بخشداران (مصوب ۳ بهمن ۱۳۱۶ خورشيدي)، اراك در كنار زنجان جزء استان يكم قرار گرفت. اراك در ۱۹۶۳ ميلادي از استان يكم جدا شد. در سال ۱۳۲۶ خورشيدي همزمان با تشكيل استان مركزي (به مركزيت تهران)، شهر اراك نيز يكي از شهرهاي اين استان شد و در سال ۱۳۶۵ خورشيدي، مركز استان مركزي از تهران به اراك منتقل گرديد. يك سال پس از آن استان تهران از استان مركزي جدا شد. از آن زمان تا كنون شهر اراك به عنوان مركز استان مركزي در تقسيمات كشوري شناخته ميشود.
شهر اراك يكي از كلانشهرهاي رسمي كشور است كه در سال ۱۳۹۲ خورشيدي به جمع كلانشهرهاي كشور پيوست.
موقعيت جغرافيايي
شهر اراك روي مدار ۳۴ درجه و ۵ دقيقه و ۳۰ ثانيه در نيمكره شمالي از خط استوا قرار گرفته است. همچنين اين شهر روي نصف النهار ۴۹ درجه و ۴۱ دقيقه و ۳۰ ثانيه طول شرقي از نصفالنهار گرينويچ قرار دارد.