منطقه حفاظت شده مانشت و قلارنگ در استان ايلام بين N3330 الي N3350 عرض شمالي و E4615 الي E4640 طول شرقي واقع شده است. مساحت آن 29146 هكتار مي باشد.
منطقه حفاظت شده مانشت و قلارنگ به علت برخورداري از پوشش جنگلي بلوط و چشم اندازهاي زيبا و درههاي شگرف و قرار گرفتن در بين حوزه استحفاظي سه شهرستان ايلام، شيروان چرداول و ايوان همواره مورد توجه بوده است. سوابق نشان ميدهد كه در اين منطقه كل، بز، قوچ، ميش، خرس، پلنگ و … به وفور زيست مينمودهاند. اما در حال حاضر بعلت تعارضهاي فراوان، اين منطقه از وجود چنين گونههاي با ارزشي محروم شده يا بصورت لكهاي و اندك در آن زيست ميكنند.
بررسيها نشان ميدهد كه بيشترين آسيب و تخريب منطقه طي سي سال گذشته صورت گرفته است، ولي كماكان بخاطر شرايط پستي و بلندي و غناي طبيعي از جايگاه زيستي با ارزشي برخوردار ميباشد. بدين دليل از طرف اداره كل حفاظت محيط زيست استان ايلام از سال 1363 تا 1375 به مدت 13 سال بعنوان منطقه شكار و تير اندازي ممنوع تحت حفاظت و كنترل بوده است. سپس به منظور احياء حيات وحش و پوشش گياهي ضمن تغيير حدود از سال 1375 و بر اساس مصوبة شماره 154 شوراي عالي حفاظت محيط زيست به منطقه حفاظت شده ارتقاء يافته و در فهرست مناطق چهارگانه سازمان حفاظت از محيط زيست در آمده است.
موقعيت جغرافيايي
منطقه حفاظت شده مانشت و قلارنگ در شمال استان ايلام و در بين سه حوزه استحفاظي شهرستانهاي ايلام، شيروان چرداول و ايوان قرار دارد. وسعت منطقه 33 هزار هكتار و بصورت كوهستاني با پوشش جنگلي است. اين منطقه در طول شرقي 46 درجه و 18 دقيقه تا 46 درجه و 37 دقيقه و عرض شمالي 33 درجه و 36 دقيقه تا 33 درجه و 45 دقيقه واقع شده است.
حد و حدود قانوني
حد و حدود منطقه حفاظت شده مانشت و قلارنگ به شرح ذيل تعيين شده است:
شمالاً: از دره شاه قلندر شيروان به طرف غرب در منتهياليه زمينهاي كشاورزي و دامنه كوه قلارنگ به ابتداي جاده قلندر – ايلام و امتداد آن در ضلع جنوبي زمينهاي متعلق به كارخانه سيمان و در همان مسير تا روستاي سراب كارزان و متصل به جاده جيبرو بانكول تا محل تلاقي دره دراز ايوان.
غرباً: از محل دره دراز (سيكندر) به طرف ايوان متصل به زمينهاي كشاورزي روستاي سراب و چشمه سفيد تا متصل شود به بريدگي كوه شرهزول (ميشراه) و امتداد آن به زمينهاي زراعتي روستاي گلهجار و دامنه جنوبي كوه واور منجل.
جنوباً: از دامنه كوه واور و منجل در امتداد زمينهاي منطقه شمالي (زمينهاي دانشگاه ايلام) و امتداد آن تا كمر صاف و پا دامنه كوهها تا متصل شود به ابتداي جاده قلندر و قوچعلي و امتداد آن در خطالراس كوه شلم تا مله گون و جاده جيبرو ايلام – ميشخاص.
شرقاً: در امتداد جاده جيبرو ايلام – ميشخاص متصل به جاده جديدالاحداث حسن گاوداري تا متصل به بريدگي خطالراس جاده حسن گاوداري و كوه قلارنگ و امتداد حد واسط دره آبرفتي كوه قلارنگ، كوه سمخر تا متصل شود به دره شاه قلندر شيروان.
راههاي ارتباطي
دو ورودي اصلي در جنوب و غرب منطقه حفاظتشده مانشت و قلارنگ كه هر دو راههاي اصلي دسترسي به منطقه را تشكيل ميدهند عبارتند از جاده اصلي ايلام- سرابله كه از قسمت مركز منطقه و جاده ايلام – ايوان كه از قسمت غربي منطقه عبور ميكند. در واقع اين راهها، اصليترين وروديهاي منطقه را تشكيل ميدهند. راههاي فرعي ديگري نيز در منطقه حفاظت شده وجود دارند كه مهمترين آنها عبارتند از جاده تنگ ارغوان- زردآلو آباد، جاده قديم ايلام – سرابله. ساير راههاي فرعي منتهي به پارك، خاكي بوده و در اكثر قسمتهاي منطقه وجود دارند. روستاي كارزان در شمال منطقه، روستاي ميشخاص در شرق منطقه و روستاي سراب ايوان در غرب از طريق راه فرعي ميتوانند به منطقه حفاظت شده مانشت و قلارنگ دسترسي داشته باشند.
آباديها و شهرهاي داخل و پيرامون منطقه حفاظت شده
در داخل محدوده حفاظت شده مانشت و قلارنگ هيچ گونه آبادي وجود ندارد، اما با توجه به اينكه منطقه مذكور در بين سه شهرستان ايلام، شيروان چرداول و ايوان محصور شده است، در محيط پيراموني آن روستاهاي زيادي استقرار يافتهاند كه فعاليتهاي معيشتي اين روستاها عموماً كشاورزي و دامداري است.
شهر ايلام در جنوب و شهر چوار در جنوب غرب منطقه از جمله نقاط شهري هستند كه در حاشيه منطقه قرار دارند. روستاهاي سراب ايوان، گلزار، كلهجوب در غرب، سراب كارزان، چشمه پهن، قنات آباد، چشمه رشيد، چشمه خزانه، جوب دراز ميرزابيگي در شمال منطقه، روستاي حسن گاوداري در شمال شرق، روستاي حيدرآباد، زردآلوآباد، داروند و طولاب در شرق منطقه واقع شدهاند. اين روستاها از جمله مهمترين آباديهاي پيرامون منطقه هستند كه اقتصاد آنها بر پايه كشاورزي و دامداري سنتي استوار است. در داخل منطقه حفاظت شده بخصوص در نواحي مانند چپه سورگه، دو قوله، ميان تنگ، عشاير متحرك وجود دارند كه هرساله به منظور چراي دام، به اين مناطق ييلاق ميكنند و به فعاليتهاي كشاورزي، باغداري، زنبورداري و دامداري مشغولند. آنها بيشتر در قسمتهاي دشتي و بعضاً در نقاط كوهستاني و جنگلي براي چراي دام مستقر هستند.
لازم به ذكر است كه شهر ايلام در حاشيه جنوبي منطقه واقع شده و اثرات زيادي بر محدوده حفاظت شده ميگذارد. اهالي اين شهر عموماً از دره ارغوان، تنگ دالاب، ميان تنگ و ارتفاعات منطقه براي استفاده تفرجگاهي و كوهنوردي بهرهبرداري ميكنند. علاوه بر آن منطقه تحت تاثير دخالتها و بهرهبرداريهاي حداقل 40 روستاي واقع در حاشيه آن است كه تعدادي از آنها كه خيلي با منطقه فاصله ندارند بدليل دسترسي آسان و سريع موجبات تخريب و انهدام پوشش گياهي منطقه را فراهم ميكنند. ساير روستاها كه فاصله بيشتري با منطقه دارند صرفاً براي چراي دام از منطقه استفاده ميكنند و كمتر در تخريب منطقه نقش دارند.
وضعيت طبيعي
پستي و بلندي
منطقه حفاظت شده مانشت و قلارنگ منطقهاي كوهستاني از سلسه جبال زاگرس است كه سيماي آن از ارتفاعات خيلي مرتفع و تپهماهورهاي ناهمگن و درههاي عميق تشكيل شده است. حدود 70 درصد منطقه را تيپ اراضي كوهستاني، 19درصد را تيپ تپهاي و 11 درصد را تيپ اراضي جلگهاي مرتفع تشكيل ميدهد.
بطور كلي منطقه به هفت واحد هيدرولوژيكي تفكيك شده است. دامنه تغييرات ارتفاعي بين 1105 تا 2650 متر از سطح دريا متغير است (شكل 9). در ارتفاعات مختلف سيماي طبيعي منطقه نيز متفاوت خواهد بود. حداقل ارتفاع منطقه حفاظت شده در اراضي كشاورزي سراب ايوان و حداكثر آن در كوه مانشت قرار دارد. پستي و بلندي منطقه حفاظت شده در تمام سطح منطقه يكسان نبوده و بيش از 70 درصد آن كوهستاني است. كوهها، درهها و صخرههاي متعددي كه در سطح منطقه وجود دارند، مناظر بسيار زيبا و بديعي را بوجود آوردهاند كه از ارزش گردشگري و زيبا شناحتي برخوردار است. تضادهايي كه در شكل و سيماي كوهها و درههاي منطقه حفاظت شده وجود دارد كه هر كدام از آنها داراي ويژگيهاي منحصر به فرد است و با بوجود آوردن شرايط زيستي مختلف و تنوع ميكروكليما، تنوع گياهي منطقه را افزايش دادهاند. همچنين به لحاظ داشتن منابع آبي (چشمه)، آثار تاريخي، فرهنگي و آثار فيزيكي – طبيعي فراوان جلوههاي زيبايي بوجود آورده كه داراي ارزشهاي اكوتوريستي است.
مهمترين كوهها و درههاي منطقه حفاظت شده
■ كوهها
كوههاي شمال و شمال غرب: كوههاي مانشت با ارتفاع 2650 متر از سطح دريا (شمال منطقه)، كوه بانكول با ارتفاع 2315 متر از سطح دريا (شمال غرب منطقه). اين كوهها سيماي استپي دارند و در قسمتهاي پائين دست پوشش جنگلي دارند و پوشش آنها اغلب از مراتع يا درختزار تشكيل شده است.
كوههاي مركزي: كوه گچان با ارتفاع 2330 متر و كوه قلارنگ با ارتفاع 2445 متر از سطح دريا. اين كوهها داراي سيماي جنگلي بوده و از جنگلهاي انبوه تا پراكنده تغيير ميكند.
كوههاي غرب: كوه گاوراه با ارتفاع 2335 متر و كوه كرمرو با ارتفاع 1970 متر از سطح دريا كه داراي پوشش جنگلي انبوه تا پراكنده هستند.
كوههاي جنوب: كوه سرگب با ارتفاع 2107 متر و كوه شلم با ارتفاع 2445 متر از سطح دريا كه داراي پوشش جنگلي نيمه انبوه بلوط ميباشند.
■ درهها
دره شاقلندر: معروفترين دره منطقه حفاظت شده بوده كه در شمال منطقه واقع شده است. اين دره داراي سيماي جنگلي بوده و چشمانداز زيبايي را به وجود آورده است.
دره يا تنگه ارغوان: اين دره در قسمت جنوب منطقه حفاظت شده واقع شده و به لحاظ داشتن گونه درخت ارغوان از اهميت اكولوژيك برخوردار است. اين تنگه از ابتداي جاده سايت اطلاعاتي شروع ميشود.
دره يا تنگه دالاب: اين دره در ضلع جنوب غربي منطقه حفاظت شده واقع شده و بعد از روستاي گلهجار شروع ميشود.
آب و هوا و اقليم
منطقه حفاظت شده مانشت و قلارنگ بخشي از حوزه آبريز خليج فارس و درياي عمان است كه در بخش باختري كشور و در گستره چينخوردگي زاگرس مياني قرار دارد. اين منطقه از نظر شرايط آب و هوايي تحت تاثير سه سيستم كم فشار مديترانهاي، سيستمهايي كه منشاء اصلي آن اقيانوس اطلس شمالي است و سيستمهاي كم فشار سوداني ميباشد كه در اين ميان سهم سيستمهاي اول و دوم بيشتر است. به علاوه، وجود سلسله جبال زاگرس كه در برابر جريانات غربي يك ديوار اقليمي را تشكيل ميدهند كه در افزايش ريزشهاي جوي بخصوص در ارتفاعات منطقه اثر زيادي دارند. كوهستاني بودن منطقه، شكل و نحوه قرار گرفتن درهها و كوهستانها در بخشهاي مختلف منطقه نسبت به جريانهاي باران زا، موجب تغييرات شديد بارندگي در جاي جاي محدوده شدهاند. ميانگين بارندگي ساليانه محدوده منطقه حفاظت شده بر اساس نقشه خطوط همباران ساليانه معادل 632 ميليمتر محاسبه شده است.
بيشترين بخش از بارندگي ساليانه در طي سه ماهه دي، بهمن و اسفند بوده و در ماههاي تابستان بارندگي بندرت اتفاق ميافتد. بنابراين، بر اساس بررسيهاي انجام شده فصل زمستان با 45 تا 50 درصد، پربارانترين فصل سال و پائيز با 80/30 درصد دومين فصل پرباران منطقه ميباشد. همچنين مطالعه توزيع بارندگي ايستگاههاي مختلف حاكي از آنست كه رژيم بارندگي منطقه مديترانهاي است. ميانگين دماي روزانه منطقه 8/9 درجه سانتيگراد، ميانگين حداكثر دماي منطقه 4/18 درجه سانتيگراد، ميانگين حداقل دماي منطقه 6 درجه سانتيگراد و متوسط ايام يخبندان 42 روز در سال است. حداقل مطلق دما 15- درجه سانتيگراد در بهمن ماه و ماكزيمم مطلق ساليانه 47 درجه سانتيگراد است.
تجزيه و تحليلهاي انجام شده نشان ميدهد كه به ازاء هر كيلومتر افزايش ارتفاع ميانگين دماي سالانه 3/8 درجه سانتيگراد كاهش مييابد. بررسيها نشان ميدهد كه در منطقه ميزان رطوبت نسبي از مهر ماه رو به افزايش است و تا دي ادامه دارد. ميانگين حداكثر رطوبت نسبي در ايستگاه ايلام در دي ماه و حداقل آن در تيرماه است. از نظر طبقهبندي اقليمي آمبرژه، منطقه حفاظت شده مانشت و قلارنگ داراي 4 نوع اقليم متمايز است كه عبارتند از مناطق مرطوب، آب و هواي مديترانهاي، خشك و بياباني.
زمينشناسي
منطقه حفاظت شده مانشت و قلارنگ در قلمرو زون ساختار زاگرس چينخورده است كه وجود تاقديسها و ناوديسهاي منظم، حضور رخساره كربناته كرتاسه بالايي، رخساره افيوليتي و نيز فقدان گسلهاي كارستي از مهمترين ويژگيهاي آنست. سازند گورپي: بر اساس مطالعات انجام شده قديميترين چينههاي منطقه حفاظت شده، مارن و شيل كرتاسه فوقاني هستند كه ميتوان آنها را معادل سازند گورپي ارزيابي نمود. كرتاسه فوقاني در منطقه در برگيرنده مارنهاي گورپي و عنصر آهكي امام حسن ميباشد. اين سازند از نظر سنگشناسي به دو بخش تفكيك ميشود. بخش گورپي شامل مارن، آهك رسي و شيل بوده ولي ليتولوژي غالب را مارن تشكيل ميدهد. به همين دليل غالباً از مورفولوژي پستي برخوردار است. رنگ اين قسمت، خاكستري و كرم روشن بوده و وضعيت تپهماهوري دارد.
در بخش مياني، بخش آهك امام حسن جاي دارد كه از نظر سنگشناسي شامل تناوب آهك و آهك مارني و داراي لايهبندي عالي است. با توجه به اينكه قسمت مذكور نسبت به بخشهاي بالايي و پائيني كه هر دو از نوع مارني هستند مقاومتر است، بنابراين بصورت برجستهتر از اطراف ديده ميشود. اين سازند بعضاً و بصورت پراكنده در ناوديسها قابل مشاهده است. سازند پابده: در محدودة مورد مطالعه سازند پابده از نظر سنگشناسي شامل شيلهاي قرمز، سبز متورق و هوازده در تناوب آهك مارني و آهك رسي است. از نظر فسيلشناسي سن اين واحد چينهاي از پالئوسن تا ائوسن برآورد ميشود. اين سازند عمدتاً يالهاي پرشيب تاقديسها را كه داراي روند شمال غربي-جنوب شرقي هستند، شكل داده است. سازند شهبازان: در اين منطقه سازند شهبازان از نظر سنگشناسي شامل دولوميت و آهك دولوميتي بصورت نازك لايه و با لايهبندي منظم است، بصورت تفكيك نشده با سازند آسماري ديده ميشود.
سازند آسماري: آهكهاي سازند آسماري در منطقه اغلب به دليل عدم تفكيكپذيري از دولوميتهاي سازند شهبازان بصورت واحد آهكي و دولوميت آسماري- شهبازان نمايان هستند. سن اين لايه چينهاي اوليگوسن در نظر گرفته ميشود كه پديده كارستيشدن از مهمترين ويژگيهاي آن است. با توجه به مقاومت بالاي اين سازند در مقابل فرسايش در ناحيه زاگرس عموماً ارتفاعات را تشكيل ميدهد. اين سازند مهمترين واحد سنگ چينهاي در منطقه حفاظت شده مانشت و قلارنگ است كه از خصوصيات بارز آن استعداد بالقوه بالاي آن براي زمين لغزه و ظهور چشمههاي مختلف است. سازند گچساران: در منطقه اين سازند از نظر سنگشناسي شامل مارن، آهك، گچدار نازك لايه و تناوب با شيل، ژيپس و مارن بوده و در برخي قسمتها، نمك و انيدريت نيز به آن اضافه ميشود. اين سازند از سازندهاي حساس در برابر فرسايش محسوب ميشود و اغلب در اثر فرسايش، تشكيل خاك دانهريز به رنگ روشن را ميدهد. سازند آغاجاري: اين سازند در منطقه از نظر سنگشناسي عمدتاً شامل ماسهسنگ، شيل و مارن است كه به رنگ قرمز تا قرمز مايل به قهوهاي ديده ميشود.
خاكشناسي
منطقه حفاظت شده مانشت و قلارنگ داراي 5 تيپ اصلي پستي و بلندي است (شكل 15) كه عبارتند از تيب كوهها، تپهها، فلاتها و تراسهاي فوقاني، دشتهاي دامنهاي و واريزههاي بادبزني شكل سنگريزهدار كه از نظر ساختار و مشخصات اصلي با هم اختلاف دارند. مشخصات خاكها در هر يك از واحدها بطور خلاصه به شرح ذيل است: در واحد اراضي كوههاي مرتفع با قلل مدور و درههاي متعدد، خاكهاي كم عمق تا نيمه عميق با بافت سنگين بر روي مواد آهكي متراكم قرار دارند. درصد مواد آهكي در خاكهاي تحتاني بطور عمده از 40 درصد بيشتر است. كربن آلي در خاكهاي سطحي حدود 1-5/1 درصد است.
در واحد اراضي كوههاي نسبتاً مرتفع تا مرتفع با قلل سنگي و كشيده و عمدتاً از سنگهاي آهكي دولوميتي و يا آسماري، خاكها كم عمق و سنگلاخي با بافت سنگين و عمدتاً فاقد شوري هستند. اسيديته خاكها حدود 8-5/7 و مقدار كربن آلي در خاكهاي سطحي نزديك به يك درصد است. در واحد اراضي تپههاي كم ارتفاع تا نسبتاً مرتفع سنگي و تپههاي مرتفع با قلل سنگي و كشيده، مشخصات خاكها كم و بيش شبيه كوههاي نسبتاً مرتفع تا مرتفع با قلل سنگي و كشيده است.
در واحد اراضي تپههاي كم ارتفاع تا نسبتاً مرتفع با قلل مدور و درههاي متعدد، اغلب خاكهاي نيمه عميق تا عميق و بدون سنگريزه يا سنگريزه اندك تا نسبتاً تكامل يافته با بافت سنگين تا خيلي سنگين كه عموماً بر روي تراكم مواد يا لكههاي آهكي قرار گرفتهاند، ديده ميشود. درصد مواد آهكي در خاكهاي تحتاني عمدتاً از 35 درصد بيشتر است.
در واحدهاي اراضي با شيب ملايم خاكهاي نيمه عميق تا عميق سنگريزهدار با بافت سنگين ديده ميشود و اغلب بر روي سنگريزههاي زاويهدار آهكي متراكم ميباشند، خاكها فاقد شوري بوده و موادآلي در افقهاي تحتاني حدود 10-30 درصد است. در واحد اراضي فلاتها و تراسهاي با پستي و بلندي كم تا متوسط و دشتهاي دامنهاي تقريباً مسطح، خاكهاي بسيار عميق تكامل يافته با بافت سنگين تا خيلي سنگين ديده ميشود كه درصد كربن آلي آنها حدود 8/0 و مقدار مواد آهكي آنها 20-30 درصد است. در واحد اراضي واريزههاي بادبزني شكل سنگريزهدار با شيب ملايم و بدون پستي و بلندي، خاكهاي كم عمق تا نسبتاً عميق سنگريزهدار با بافت سنگين بر روي سنگريزهدار آهكي متراكم ديده ميشوند كه فاقد تكامل پروفيلي و تنها داري افق سطحي اكريك (Ochric) هستند.
منابع آب
منطقه حفاظت شده مانشت و قلارنگ كه در شمال شهر ايلام واقع شده است فاقد رودخانههاي دائمي بوده ولي رودخانههاي فصلي متعددي در سطح آن وجود دارند كه مهمترين آنها رودخانه فصلي ميان تنگ است كه صرفاً در فصلهاي پرباران داراي آب بوده و در ساير فصول تقريباً خشك است. همچنين در سطح منطقه چشمههاي زيادي وجود دارند كه تعدادي از آنها به منظور تامين آب مورد نياز باغداري و كشاورزي مورد استفاده قرار ميگيرند . وجود برخي چشمهها در ارتفاعات و تشكيل آبشارهاي فصلي بر جاذبههاي طبيعي منطقه افزوده و چشماندازهاي زيبايي را ايجاد نمودهاند. چشمههاي داخل غار چهل ستون واقع در دامنه كوه قلارنگ بدليل نداشتن راه دسترسي آسان به منطقه مورد استفاده حيات وحش قرار ميگيرند و يكي از مهمترين جلوههاي طبيعي منطقه است. چشمههاي ارتفاعات گچان، انبار آب، سيوان، چشمه ژاپني، پا دامنه مانشت، چشمههاي منطقه دالاب، چشمههاي شلم، تازي راه، هيوانان و چشمه سفيد از جمله مهمترين منابع آبي منطقه هستند.
برخي از چشمهها كه در اثر خشكساليها و استفادههاي بيرويه دچار تخريب شده بودند در سالهاي اخير توسط اداره كل حفاظت محيط زيست استان ايلام مرمت و بازسازي شدهاند. همچنين در محدودة منطقه حفاظت شده نسبت به نصب و راهاندازي دو دستگاه تلمبه بادي در زيستگاههاي دوقوله و بانكول براي استفاده حيات وحش و عشاير بومي منطقه توسط اداره كل حفاظت محيط زيست اقدام شده است. شايان ذكر است كه در داخل منطقه حفاظت شده در سالهاي گذشته برخي افراد بومي اقدام به احداث باغ نمودهاند و براي آبياري، از بسياري منابع آبي بخصوص چشمهها استفاده ميكنند و در برخي موارد باعث بر هم زدن سيماي طبيعي منطقه شدهاند.
چاهها: در سطح منطقه حفاظت شده مانشت و قلارنگ تعدادي از صاحبان زمينهاي زراعتي (مستثنيات) و صاحبان نسق براي مصارف كشاورزي خود اقدام به احداث و حفر چاه نمودهاند كه مهمترين آنها عبارتند از چاههاي آب دامنه مانشت، دو قوله و پا دامنه شلم. با توجه به مطالعات انجام شده سطح منطقه حفاظت شده مانشت و قلارنگ از 7 حوزه آبريز تشكيل شده است كه بسياري از آنها وارد رودخانههاي حوزه آبريز سيمره واقع در شمال منطقه و تعدادي از آنها وارد رودخانههاي واقع در جنوب و غرب منطقه ميشوند. تعدادي نيز از قسمت غربي منطقه وارد حوزه رودخانه كنگير ميگردند.
تنوع زيستگاهي
پوشش گياهي
بررسيهايي كه در ارتباط با پوشش گياهي منطقه صورت گرفته حاكي از آن است كه در گذشته نه چندان دور منطقه داراي پوشش گياهي بسيار مناسبي بوده است. درختان بلوط كه جنگلهاي تقريباً انبوهي را تشكيل ميدادند و امروزه بصورت جنگلهاي نيمه انبوه يافت ميشوند، گونه غالب منطقه است.
پوشش گياهي منطقه به دو اشكوب فوقاني و تحتاني تقسيم ميشود:
اشكوب فوقاني
همانگونه كه قبلاً اشاره شد گونه غالب اشكوب فوقاني درخت بلوط با دو واريته Quercus belangeri و persica Quercus ميباشد كه در ارتفاع 2000 – 1800 متر ديده ميشوند. البته در اين اشكوب پسته وحشي (بنه Pistacia atlantica) همراه با انواع وليك (Crataegus spp.) نيز بصورت پراكنده مشاهده ميشود.
از ارتفاع 2000 متر به بالاتر تركيب درختان جنگلي بترتيب فراواني شامل بلوط ايراني و انواع پسته وحشي (بنه) ميباشد كه درخت محلب (Prunus mahaleb) نيز بصورت پراكنده در تركيب درختان ديده ميشود.
نكته قابل ذكر اين است كه درخت بلوط به تنهايي 90 درصد از پوشش جنگلي منطقه حفاظت شده را تشكيل داده است. 6 درصد پوشش مربوط به درخت بنه بوده و 4 درصد باقيمانده را ساير گونهها تشكيل ميدهند.
اشكوب تحتاني
از مركز شهر ايلام به طرف شمال غربي منطقه، مراتع مشجر كه باقيمانده جنگلهاي خشك ميباشد، نظر هر بينندهاي را به خود جلب ميكنند. متاسفانه بدليل تبديل اين مناطق به زمينهاي زراعي و بهرهبرداري مفرط و بيروبه از نباتات مرتعي اشكوب تحتاني، گونههاي خوشخوراك و قابل تعليف نابود شده و به جاي آن نباتات خاردار و سمي جايگزين شدهاند.
از نباتات مذكور كه در مراتع مخروبه منطقه مشاهده ميگردد ميتوان انواع فرفيون (Euphorbia spp)، شكر تيغال (.Echinops spp) و نوعي گل گندمي يكساله (.Centhaurea sp) را نام برد. همچنين در اراضي كه به اراضي زراعي تبديل شدهاند و بعداً بدليل كم بازدهي رها شدهاند يا در دوره آيش ميباشند، نوعي گلرنگ وحشي يكساله بنامCarthamus oxracanthea بصورت گونه غالب مشاهده ميشود.
در ارتفاعات بالاتر ميتوان گونه Festuca ovina را ذكر كرد كه بصورت غالب در عرصه مراتع بانكول و مشابه مشاهده ميشود.
از گياهان ديگر منطقه كه بصورت پراكنده ديده ميشوند، ميتوان به انواع فرفيونEuphorbia spp و چليوي ايرانيPhlomis persica اشاره كرد.
از گراسهاي يكساله كه در ارتفاعات پايينتر بدليل فشار چراي دام جايگزين گراسهاي چند ساله شده و بصورت پوشش غالب درآمده است، ميتوان به Bromus tetctorum، Aegilops sp. و Hetranthelium اشاره كرد.
در ارتفاعات شلم، مانشت، قلارنگ و ملهگون فشار چراي دام موجب از بين رفتن گونههاي خوشخوراك شده و اغلب پوشش را گياهان خاردار و سمي تشكيل دادهاند.
در حاشيه چشمهها و مسير حركت آبهاي فصلي گونه يونجه پنجه كلاغي و بعضي نباتات رطوبتپسند مشاهده ميشوند.
تراكم پوشش گياهي
از مركز شهر ايلام به طرف شرق در امتداد جاده ايلام – شيروان در تنگه قوچعلي وضعيت پوشش گياهي مناسب و تقريباً بصورت لكهاي نيمه متراكم گونه بلوط تيپ غالب را تشكيل ميدهد. در ابتداي تنگ ويلنگ حد جنوبي منطقه در ميان و در كناره بستر رودخانه فصلي گونه غالب كه وابسته به رطوبت اين رودخانه فصلي است، بصورت نوار باريكي از درختان ارغوان به حالت خودرو نظرها را جلب ميكند. در ارتفاعات گچان گونه ارژن بصورت لكهاي تيپ غالب را تشكيل ميدهد و در منطقه چپه سورگه به دليل فشار چراي دام و نوع جنس خاك پوشش گياهي بصورت لكهاي و در بعضي جاها بصورت بوتهاي ميباشد. در روي ارتفاعات قلارنگ به دليل صخرهاي بودن منطقه و عدم تشكيل خاك، قسمتهاي زيادي از منطقه عاري از هر گونه پوشش بوده و در بين صخرهها هر جا كه كمي خاك وجود دارد، گياهان مرتعي يا تك درختي روييده است. در جاهائيكه امكان تشكيل و پايداري خاك وجود داشته است، با توجه به ارتفاع، گونه ارژن بصورت لكهاي تيپ غالب را تشكيل ميدهد.
در جبهه شمالي قلارنگ به طرف حد شمالي منطقه با كاسته شدن از ارتفاع و امكان تشكيل خاك گونه بلوط ايراني در درجه اول سپس درخت بنه تيپ غالب را تشكيل ميدهند.
در دره قلندر و دره ميان تنگ هيوانان پوشش نيمه متراكم و آثار تخريب انساني و فشار بيش از حد دام مشاهده ميشود. در حد شرقي منطقه و تنگ دالاب يك پارك جنگلي توسط اداره كل منابع طبيعي استان بوجود آمده است كه در آن از درختان كاج براي جنگلكاري استفاده شده است. پوشش جنگلي منطقه به كلاس 2 تعلق دارد كه در جبهه غربي مانشت و ارتفاعات شره زول ديده ميشوند. در شمال غربي منطقه بعد از روستاي سراب كارزان پوشش بصورت نيمه متراكم در حد جنگلهاي كلاس 2 ميباشد. در دامنه كوه مانشت و تنگ دالاب و همچنين ارتفاعات شلم و گچان نيز نمونهاي چشمنواز از لاله واژگون ديده ميشود .
گونههاي گياهي نادر و در معرض انقراض
در منطقه حفاظت شده مانشت و قلارنگ گونههايي يافت ميشوند كه از نظر زيباييشناسي و همچنين خواص دارويي و صنعتي بسيار قابل توجه هستند. ازجمله اين گونهها ميتوان به لاله واژگون، آويشن، قدومه، پونه، درمنه، چمن گندمي و چاودار كوهي اشاره نمود.
تنوع جانوري
بخش عمده جانوران ايران در اقليم حياتي پالئاركتيك قرارگرفته است. اين منطقه بزرگترين اقليم حياتي جهان بشمار ميرود و تمام اروپا، صحارا و شمال آفريقا، آسياي صغير، خاور ميانه، ايران، افغانستان، شوروي، مغولستان، چين شمالي، كره و ژاپن را در برميگيرد. فعاليتهاي انساني از قبيل شكار و صيد بي رويه و تخريب و تبديل زيستگاهها موجب محدود گرديدن تعداد زيادي از گونههاي جانوري اين منطقه گرديده است. بخش عمده فون سرزمين ايران مربوط به اين اقليم حياتي ميباشد. البته كشور ايران بدليل وسعت زياد و موقعيت جغرافيايي خود از گونههاي ساير حوضههاي زيست جغرافيايي نظير اورينتال و اتيوپيا نيز بهرهمند ميباشد. در شكلگيري زيستگاههاي متنوع طبيعي كشور عوامل متعددي از قبيل وضعيت زمين شناسي، توپوگرافي، خاك و اقليم موثر بوده و تضاد شديد ميان عوامل اقليمي و توپوگرافي در همراهي با تغييرات بارندگي و شرايط خاك تنوع حيرتآوري را در حيات گياهي اين كشور و به تبع آن زيستگاههاي متنوع و حيرتانگيزي را براي زيست انواع جانوران فراهم آورده است. فون ايران را از نظر خاستگاه و منشا وابستگي ميتوان بقرار زير توصيف نمود.
-گونههاي پالئاركتيك 1/55%
-گونههاي اندميك 1/18%
-گونههاي اورينتال 6/14%
-گونههاي اتيوپيايي 6/8%
-گونههاي دو يا چند خاستگاهي 4/3%
منطقه حفاظت شده مانشت و قلارنگ واقع در استان ايلام نمونهاي از طبيعت متنوع سرزمين ايران بشمار ميرود كه در گستره اراضي كوهستاني مناطق خشك و نيمه خشك كشور قرارگرفته است. اين منطقه اگرچه بنا به ماهيت سرشتي خود منطقهاي آسيبپذير و شكننده است، اما بعلت برخورداري از منابع آب غني و پوشش گياهي خوب و داشتن شرايط خاص پستي و بلندي و دارا بودن بيشهزارها، صخرهها، تپهماهورها، دشتهاي نه چندان وسيع و درههاي عميق و با شكوه، طيف متنوعي از زيستگاهها و رويشگاهها را كه هر يك از آنها توسط يك يا چند گونه گياهي و جانوري اشغال شده است، بوجود آورده است. متاسفانه عواملي چند از قبيل استفاده نابجا و ناديده گرفتن ظرفيت منطقه از طريق تبديل اراضي و چراي بيرويه دام و نابودي پوشش گياهي مراتع منطقه در همراهي با شكار غيرمجاز و بيرويه موجوديت اين منطقه را در معرض تهديد قرار داده است. آن چه مسلم است گونههاي حيات وحش موجود منطقه بيانگر توان واقعي اين منطقه نبوده و با توجه به شرايط و اشكال متنوع زيستگاههاي منطقه پتانسيل و توان بالقوه آن در جذب و حفظ گونههاي حيات وحش بيش از آن چيزي است كه در حال موجود است. بطور حتم با كاستن عوامل تهديدكننده منطقه و دادن فرصت كافي به حيات وحش آن، احياء و غنيسازي گونههاي جانوري منطقه دور از انتظار نخواهد بود.
منطقه حفاظت شده مانشت و قلارنگ در گذشتهاي نه چندان دور از پتانسيل خوبي براي زيست حيات وحش برخوردار بوده است. بخشهاي صخرهاي و كوهستاني اين منطقه نظير كوههاي قلارنگ، گچان، قوچعلي، سيهچل، سيوان، انبار آب، مانشت و شره زول در گذشته مامن مناسبي براي گلههاي بزرگ كل و بز بشمار ميرفتند. در حاليكه امروزه اين مناطق بدلايل مختلفي از جمله شكار بيرويه عاري و يا با كاهش شديد جمعيت اين حيوان مواجه گشتهاند. درحال حاضر اين يكه تاز صخرههاي ستيغ و كوههاي سترگ را فقط در ارتفاعات مانشت و شره زول منطقه موصوف ميتوان مشاهده نمود. همچنين درهها و تپه ماهورهاي مرتفع و نيمه مرتفع اين منطقه از قبيل منجل، دامنه كوه شره زول مانشت و بانكول درگذشته ماوا و مامن قوچ و ميش ارمني (Ovis orientalis gmelini) بوده است كه بدلايل مختلف، خصوصا شكار غيرمجاز و بيرويه منقرض گرديده و زيستگاههاي آن امروزه جولانگاه زادگان اهلي شده حيوانات مذكور گرديده است.
پهنههاي زيستي ارزشمند منطقه حفاظت شده مانشت و قلارنگ اگرچه در حال حاضر بدليل دخالتهاي انسان و بهرهبرداريهاي گوناگون از آن محدود و كمربند پيوسته زيستگاههاي آن گسسته شده است اما هنوز محدودههايي از اين منطقه وجود دارند كه ميتوان نمونههايي از انواع جانوران را در ردههاي مختلف در آنها يافت. در ادامه ضمن بررسي ردههاي مختلف حيات وحش منطقه بر ضرورت انجام پژوهشهاي علمي براي شناسايي هرچه بيشتر و بهتر فون اين منطقه تاكيد مينمايد.
الف: پستانداران
تاكنون 20 گونه پستاندار وابسته به 6 راسته و 13 خانواده از اين منطقه گزارش شده است. از راسته حشرهخواران دو گونه خارپشت كه در حواشي و بخشهاي جنگلي اين منطقه زيست ميكنند، شناسايي شده است. حشرهخواران پستانداران بسيار مفيدي در كنترل آفات، بخصوص حشرات و لارو آنها بشمار ميروند. از راسته خفاشها نيز دو گونه وابسته به يك خانواده و از راسته خرگوشها هم يك گونه در منطقه وجود دارد. گونه اخير بدليل فراواني و پراكندگي در اغلب نقاط منطقه، طعمه بسيار مناسبي براي گوشتخواران و پرندگان شكاري است.
از راسته جوندگان چهار گونه در سه خانواده شناسايي شدهاند. از گونههاي مهم اين راسته ميتوان به سنجاب ايراني نمود كه با جمعآوري بذور گياهان منطقه و زير خاك نمودن آنها نقش مؤثري را در تجديد حيات گياهان خصوصاً جنگلهاي بلوط منطقه ايفاء ميكند. يكي ديگر از گونههاي اين راسته تشي است كه با توجه به برهم خوردن تعادل اكولوژيك منطقه و كاستهشدن جمعيت شكارچيهاي طبيعي آن، جمعيت زيادي پيدا كرده و موجب تخريب جنگلهاي بلوط منطقه گرديده است.
از راسته گوشتخواران 9 گونه در 5 خانواده شناسايي شدهاند. از جمله گونههاي مهم و در خطر تهديد اين راسته ميتوان به پلنگ و خرس قهوهاي اشاره كرد. پلنگ كه از گونههاي شاخص منطقه است، ارتفاعات و مناطق جنگلي را براي زيست انتخاب ميكند. دامنه گسترش اين حيوان در گذشته بخشهاي وسيعي از منطقه از جمله كوه اسمعيلخان، ميان تنگ و مانشت، هانيوان، سيهچل و كوه انبار بوده است. امروزه فقط در دامنههاي جنوبي و ارتفاعات مانشت ميتوان اين حيوان را مشاهده كرد.
خرس قهوهاي كه يكي ديگر از گونههاي شاخص منطقه بشمار ميرود، در نقاط مرتفع منطقه موصوف بويژه ارتفاعات قلارنگ، مانشت و گچان ديده ميشود. ساير گونههاي گوشتخوار منطقه شامل گرگ، روباه معمولي، شغال، كفتار، گربه وحشي، سمور و راسو ميباشند كه در كل زيستگاههاي منطقه پراكنش دارند.
از راسته زوج سمان دو گونه كل و بز در منطقه وجود دارند كه بدلايل مختلف از جمله تخريب زيستگاه و شكار غيرمجاز، جمعيت آنها رو به كاهش نهاده است. گونه ديگر گراز ميباشد كه اين حيوان بدليل قدرت سازگاري بالا، استفاده از مواد غذايي متنوع، زاد و ولد زياد و نيز عدم شكار از جمعيت فراواني در منطقه برخوردار است.
ب-پرندگان
پرندگان در طبقهبندي جانوران جايگاه خاصي دارند و از نظر ردهبندي بين پستانداران و خزندگان قرار ميگيرند. ايران سرزميني است كه از فون پرندگان غني و متنوعي برخوردار ميباشد. طيف گسترده زيستگاهها و موقعيت جغرافيايي اين كشور كه در تلاقي سه اقليم حياتي عمده جانوري قرار گرفته است در شكلگيري تنوع و كثرت پرندگان اين سرزمين نقش مؤثر و بسزايي را ايفاء نموده است. بخش عمده فون پرندگان ايران مربوط به اقليم حياتي پالئاركتيك ميباشد. براساس گزارش منتشره توسط سازمان حفاظت محيط زيست، تعداد پرندگان ايران به بيش از 502 گونه ميرسد. سهم پرندگان منطقه مورد مطالعه كه تاكنون شناسايي گرديده است، 33 گونه متعلق به 18 خانواده ميباشد. با توجه به اينكه غناي پرندگان هر منطقه وابسته به تنوع زيستگاههاي آن است، بنابراين منطقه مذكور با دارا بودن صخرهها، كوههاي مرتفع، تپهماهور، جنگلها، مراتع، درختزارها، كشتزارها و انواع اكوسيستمهاي انسانساخت از اين نظر غني بوده و شماري از طيف متنوع زيستگاهها را تشكيل ميدهد كه هر يك محل زيست انواع خاصي از پرندگان ميباشد. اين زيستگاهها بسته به وسعت، ميزان منابع زيستي و امنيت بطور موقت يا دائم جمعيت محدود و يا قابل توجهي از آنها را در خود جاي داده است. از جمله با ارزشترين پرندگان اين منطقه ميتوان به حضور تعداد قابل توجهي از گونههاي پرندگان شكاري از خانواده عقابها، لاشخورها و شاهينسانان اشاره نمود كه وجود آنها ارزشهاي اين منطقه را دو چندان نموده است. اين پرندگان از خزندگان و پستانداران كوچك منطقه تغذيه ميكنند. در درههاي باشكوه و زيباي منطقه كه ميعادگاه بسياري از گردشگران نيز ميباشد، پرندگاني چون كبك و تيهو كه متاسفانه جمعيت آنها بدليل شكار غيرمجاز كاهش چشمگيري يافته است، روزگار ميگذرانند. فهرست گونههاي پرنده اين منطقه كه هر يك از آنها در طي فعاليتهاي روزانه و شبانه خود از آشيانهاي اكولوژيك زيستگاههاي منطقه بنحو مطلوبي استفاده ميكنند .
ج- خزندگان
خزندگان جانوران مفيدي هستند كه در تعادل اجزاي طبيعت نقش مهمي دارند و اغلب آنها با شكار حشرات و جانوران موذي نقش مؤثري را در حفظ تعادل اكوسيستمها ايفاء ميكنند. خزندگان كه نخستين مهرهداران اشغالكننده كره زمين محسوب ميگردند براي ادامه حيات خود فقط به غذايي برابر با ده درصد پستانداران هموزن خود نياز دارند. اين موجودات قادرند در محيطهاي نامساعد و در همه اقليمها (به غير از مناطق قطبي) زيست كنند.
خزندگان ايران در 5 راسته، 21 خانواده و 196 گونه زيست مينمايند. اين جانوران نيز مانند ساير جانوران ايران به مناطق مختلفي از نظر منشا وابستهاند.
در منطقه حفاظت شده مانشت و قلارنگ گونههاي متعددي از خزندگان زندگي ميكنند كه متاسفانه تاكنون بررسيهاي جامع و كاملي در مورد آنها صورت نپذيرفته است. جا دارد به منظور مطالعه و شناسايي هرچه بيشتر و بهتر اين موجودات ارزنده و مؤثر، جايگاه ويژهاي براي آنها اختصاص داده شود.
اهميت منطقه
منطقه حفاظت شده مانشت و قلارنگ به علت برخوردار بودن از پوشش جنگلي بلوط و چشم اندازهاي زيبا در فصول مختلف و درههاي شگرف و قرار گرفتن در بين حوزه استحفاظي سه شهرستان ايلام، شيروان چرداول و ايوان همواره مورد توجه بوده است. اين منطقه بدليل آب و هواي منحصر به فرد و تاثيري كه بر آب و هواي شهر ايلام دارد، از اهميت زيست محيطي بسزائي در استان ايلام برخوردار است.
اين منطقه بدليل شرايط طبيعي خود و برخورداري از تنوع زيستگاهي، تنوع گياهي و جانوري داراي ارزشهاي پژوهشي، آموزشي و تحقيقاتي زيادي در زمينههاي مختلف است كه متاسفانه تاكنون مورد استفاده قرار نگرفته است. منطقه حفاظت شده مانشت و قلارنگ از نظر تفريح و تفرج نيز داراي قابليتهاي فراواني است و در فصول بهار و تابستان در روزهاي تعطيل مورد استفاده علاقمندان طبيعت قرار مي گيرد. منطقه مذكور غير از تفرجگاههاي طبيعي داراي مكانهاي باستاني فراواني است كه پارهاي از مسيرهاي اكوتوريسمي آن بشرح ذيل هستند:
تنگ هيوانان (ميان تنگ)
اين تنگه با وسعتي حدود 50 هكتار در داخل منطقه حفاظت شده واقع شده است كه بدليل بالا بودن سطح آبهاي زير زميني هميشه سر سبز است. اين ناحيه به لحاظ داشتن منابع آبي، چشم اندازهاي زيبا، پوشش گياهي مناسب، امكان دسترسي آسان و امنيت كافي و ….. از مهمترين تفرجگاههاي منطقه است كه همواره مورد توجه علاقمندان به طبيعت است.
تنگ دالاب
اين تنگه در مسير جادة ايلام- اسلام آباد در فاصلة 25 كيلومتري شهر ايلام قرار گرفته و داراي جنگلهاي انبوه بنه، زالزالك و بلوط و چشمه طبيعي آب است.
تفريحگاه دالاب از وسعت قابل توجهي برخوردار است و با توجه به مجاورت با ارتفاعات طبيعي و تفريحي و شكارگاههاي منطقه و ييلاقي بودن آن، در بهار و تابستان مورد استفاده دوستداران و مشتاقان زيباييهاي طبيعت قرار ميگيرد.
تنگ ارغوان
اين تنگه تقريباً در فاصله سه كيلومتري شهر ايلام در كنار تونل جديد آزادي واقع شده است. وجود جنگلهاي انبوه بلوط در دو سمت جاده و تيغههاي سنگي و زيباي كوهستان و گردشگاههاي مناسب و درختان ارغوان در طول تنگه و تركيب رنگها در نظام طبيعي و مراتع پرپشت و گونههاي نادر گياهي مانند گون، طويلك، قارچ و استفاده از گياهان معطر در محدودة اين تنگه و ارتفاعات ييلاقي آن در مسير گردكانه و سورگه صنعت زنبورداري را در تهيه عسل ناب ايلامي رونق بخشيده است.
غار چهل ستون
اين غار در شرق منطقه حفاظت شده مانشت و قلارنگ در دامنه كوه قلارنگ واقع شده است كه بدليل داشتن منابع آبي داخل غار، وجود حيات وحش، قنديل، طول زياد و … از ارزش گردشگري زيادي برخوردار است.
غار آبدالان
اين غار در ارتفاعات كوه مانشت واقع شده كه با توجه به گذشت زمان، نوع سنگ و خاك منطقه و فرسايش دسترسي به داخل غار بدون وسيله و امكانات تقريبا غير ممكن است.
صخرهها
از جمله صخرههاي مهم و با اهميت منطقه كه داراي ارزش اكوتوريستي هستند، ميتوان به صخرههاي شش كلان واقع در غرب منطقه حفاظت شده و 25 كيلومتري جاده ايلام – كرمانشاه اشاره كرد.
كلني لاله سرنگون
لاله سرنگون در منطقه حفاظت شده از اوايل ارديبهشت ماه تا اواخر خرداد ماه در دو زيستگاه تنگ دالاب و پادامنه كوه مانشت و ارتفاعات كوه شلم رشد ميكند كه مناظري بديع در منطقه ايجاد مينمايد.
همچنين آثار تاريخي- فرهنگي داخل منطقه حفاظت شده مانشت و قلارنگ همانند تپه چالاب ويلنگ، پناهگاه سنگ قوچعلي، مجموعه نانوايي قديم ويلنگ، محوطه جنگلباني ويلنگ و قلعه اسماعيل خان را ميتوان نام برد.
اين منطقه به لحاظ برخورداري از تنوع اقليمي، پوشش گياهي مناسب و ريزشهاي جوي نسبتاً خوب و… داراي زيستگاههاي متفاوتي است، بطوري كه هم اكنون اين منطقه مامن تعداد زيادي از گونههاي مختلف جانوري است كه اهميت منطقه را از نظر حفاظتي نشان ميدهد.
آثار تاريخي- فرهنگي
تپه چالاب ويلنگ
اين اثر در انتهاي دامنه جنوبي گچان واقع شده است و در تمامي سطح تپه و دامنه هاي اطراف آن انواعي از سفالينه هاي مختلف وجود دارد. وجود جوش كوره و سفالهايي كه بر اثر تابش نور و حرارت زياد از شكل افتاده اند نشان دهنده توليد سفال در طيف وسيع در اين محل مي باشد.
مساحت محدوده باستاني 10 هكتار و قدمت اثر مربوط به پيش از تاريخ (عصر حجر و فلزات).
– راه دسترسي: اين اثر در 5 كيلومتري جاده قديم ايلام- شيروان واقع است.
پناهگاه سنگ قوچعلي
اين اثر در شمال شهر ايلام و شمال غرب مجموعه فرهنگي تنگه ارغوان و ابتداي جاده ايلام به -سرابله و صخره هاي كوه انارو در پائين نماي شرقي صخره پناهگاه سنگي قرار دارد و عمق آن در حدود 4 متر و طول آن بيش از 10 متر است. در حاشيه دامنه و سطح اين اثر انواعي از تيغه هاي سنگي قطعات استخوان- زغال و خاكستر و تعداد محدودي سفال مشاهده مي شود.
مساحت محدوده باستاني حدود 2000 متر مربع و قدمت آن مربوط به دوره هاي پيش از تاريخ (عصر حجر و فلزات) است.
راه دسترسي : جاده ايلام – سرابله (قبل از تونل آزادي).
قلعه اسماعيل خان
اين بنا كه ناشناخته مانده مربوط به اسماعيل خان پدر اسد خان (فتحعلي شاه) پدر حيدر قلي خان پدر حسين قلي خان ابوقداره است. اين اثر در شمال شهر ايلام بر روي كوهي به همين نام مشهور است كه داراي قلعه اي بر روي قله بوده كه تمام منطقه بويژه دشت ايلام و چوار از اين محل به خوبي قابل مشاهده است. حصار آن بسيار عظيم و در نزديكي چشمه انبار آب واقع گرديده است. اين اثر مربوط به دوره و حكومت فرقه اسماعيليه در منطقه مي باشد و محدوده اثر حدود 100 هكتار است.
راه دسترسي: دانشگاه ايلام – راه خاكي سايت مخابراتي.
مشكلات، فعاليتهاي مؤثر و عوامل تهديد كننده
1- جادهسازي: يكي از عوامل تهديد كننده منطقه فعاليتهاي جاده سازي ميباشد كه زيستگاههاي با ارزش را از هم جدا و بصورت جزيرهاي در آورده است كه ميتوان به موارد زير اشاره كرد:
– جاده اصلي ايلام به كرمانشاه كه در مسير خود در غرب منطقه از شهرها و روستاهاي چوار، گله جار، سراب ايوان و ايوان ميگذرد.
– جاده جديد الاحداث ايلام به كرمانشاه كه از وسط منطقه و مناطق مسكوني سراب كارزان، سرابله، شباب و …. ميگذرد.
– جاده قديم ايلام به شيروان چرداول كه از گردنه قلندر ميگذرد.
– جاده شوسه ايلام به ميشخاص موسوم به گردكانه
– جاده سايت گچان
– جاده سايت مخابراتي معروف به قلعه اسماعيلخان
– جاده سراب كارزان به چهار مله كه از ارتفاعات بانكول ميگذرد.
– جاده قديم ايلام به شيروان
2- وجود خطوط انتقال نيرو انرژي مانند خط انتقال آب به پالايشگاه گاز ايلام.
3- شكار و صيد غير مجاز: متاسفانه بدليل وجود اسلحه فراوان در دست مردم، عليرغم كنترل و پايش حفاظت محيط زيست استان، شكار و صيد بيرويه همچنان به عنوان عامل اصلي كاهش جمعيت حيات وحش منطقه شناخته ميشود.
4- عدم تعادل دام و مرتع: مراتع واقع در منطقه حفاظت شده مانشت و قلارنگ بوسيله دام هاي طوايف اركوازي، خزل و دهبالائي مورد تعليف قرار ميگيرد. نكته مهم در اينجا است كه تعداد اين دامها حدود سه الي چهار برابر ظرفيت قابل تحمل مراتع است و در نتيجه در بسياري از مناطق فشار چراي دام بسياري از عرصه هاي با ارزش را تخريب نموده است.
5- حضور عشاير با دام بيش از ظرفيت بويژه در فصل بهاي مصادف با زادآوري كل و بز.
6- تبديل اراضي به كشت ديم و اجراي طرحهاي طوبي: با توجه به محصور شدن منطقه توسط مراكز تجمع انساني سه شهرستان ايلام، شيروان چرداول و ايوان و نيازهاي روز افزون اين جوامع به مسكن، غذا، تفرج و … تبديل اراضي ملي به زمينهاي كشاورزي، باغات و غيره در مناطقي به چشم ميخورد كه با پيگريهاي ادارات ذيربط از قبيل محيط زيست درصد اين تصرفات تا حدودي كم شده است، اما به نظر ميرسد در آينده با رشد جمعيت و افزايش نيازهاي روزمره آن كنترل و احاطه دولت بر اين مناطق با مشكل روبرو شود كه نياز به برنامهريزي و تمهيدات بيشتر دارد.
7- از ديگر عوامل تهديد كننده منطقه ميتوان خشكساليهاي چند سال اخير به علاوه قطع درختان و استفاده از چوب آنها براي سوخت عشاير، بوتهكني و خطوط انتقال نيرو را نام برد.
8- قرار گرفتن در ميان مثلث سه شهر ايوان، سرابله و ايلام و تردد واستفاده تفرجي بدون برنامه از منطقه توسط ساكنان شهرهاي مذكور و روستاهاي اطراف.
9- بيماري لورانتوس: گياهي نيمه انگلي با نام محلي مخور است كه در بيان عاميانه واژه سرطان درخت نام گرفته است. بصورت وسيعي در مناطق جنگلي استان بخصوص منطقه حفاظت شده مانشت و قلارنگ از جمله زيستگاههاي بانكول، ميان تنگ هيوانان، دامنه شمالي مانشت و قلارنگ و در سطح كمتري در ساير زيستگاههاي منطقه رشد نموده و گونه هاي جنگلي آن از جمله بلوط را در معرض تهديدي جدي قرار داده است بطوريكه بر روي بعضي از درختان بلوط تا 17 پايه لورانتوس مشاهده گرديده است.
پيشنهادات
1- ساماندهي و اجراي طرح تعادل دام و مرتع با هماهنگي و مساعدت اداره منابع طبيعي.
2- اجراي طرح جامع مديريت منطقه.
3- فعال نمودن دايمي يك پاسگاه محيط باني در حوزه شهرستان ايوان در ضلع غربي منطقه و يك پاسگاه در شمال منطقه در حوز