موقعيت جغرافيايي از جمله شرايط توپوگرافيكي و وضعيت اقليمي منطقه موجب افزايش تنوع زيستگاهي و پراكنش گونه هاي گياهي و جانوري در منطقه شده و البته تنوع و تعدد چشمه هاي موجود در كنار توپوگرافي منحصربفرد در منطقه باعث افزايش فاكتورهاي ضروري زيستي يعني آب، غذا و پناهگاه گرديده است.
گونه هاي شاخص جانوري
از گونه هاي جانوري منطقه مي توان به پستانداراني از قبيل پلنگ، قوچ و ميش وحشي، سياه گوش، خرس قهوه اي، گرگ، رودك، تشي، راسو، جوجه تيغي، سمور سنگي، گراز، گرگ، روباه، خرگوش، سنجاب زميني، خفاش نعل اسبي مديترانه اي و انواع مختلفي از جوندگان و پرندگان از راسته شاهين سانان و از تيره قوشيان شامل عقاب طلايي، كركس، سارگپه، سنقرگندمزار و از تيره شاهينيان دليجه، ليل، بحري و لاچين و از تيره ماكيان سانان مي توان به كبك معمولي و چيل، تيهو و بلدرچين اشاره نمود و از ساير راسته ها، اكثر پرندگان خشكزي و همچنين خزندگان و دوزيستان در منطقه وجود دارند.
پوشش گياهي: درمنه , شيرخشت , گون , گرگ تيغ ,خنجك ,افدرا , اشنان ,قيچ, اسفند,تاغ , پرند ,جارو , خارشتر , اسكنبيل , انواع گرامينه , ني ,سازو ,علف شور ,گز , جگن ,آتريپلكس.
پستانداران : كل و بز و قوچ و ميش , آهو, جبير , گورخر ,پلنگ , يوزپلنگ ,كفتار ,روباه شني , شغال , گرگ , گربه وحشي :كاراكال , تشي , خرگوش , سمور سنگي.
پرندگان : انواع غازها,مرغابيها,حواصيلها, انواع گنجشك سانان, زنبورخوركها ,كبوترها, كلاغها, عقابها , درنا, فلامينگو, پرستو,كوكر,قمري ,توكا,هدهد, كلاغها بلدرچين ,تيهو,كبك و هوبره ,دال ,شاهين, بحري , دليجه,سارگپه , سنقر.
خزندگان : انواع مار, سوسمار , مارمولك و لاك پشت .
اين منطقه كه در شمال درياچه نمك قم واقع شده در سال 1343 حفاظت شده اعلام و در سال 1355 نيز به عنوان ذخيره گاه زيستكره انتخاب شد. منطقه حفاظت شده كوير در سال هاي 1355 تا1361 نيز به عنوان پارك ملي تحت مديريت قرار داشت.
اين منطقه دشتي و كوهستاني با مساحتي برابر با 248957هكتار در استان هاي تهران، سمنان و قم قرار دارد. منطقه داراي اقليم فراخشك معتدل است. چشمه ها و چاه هاي كم آب منطقه منابع اصلي تامين آب آن به شمار مي آيند. وجود منطق استپي، باتلاقي، كويري و نمكزار در منطقه موجب تشكيل رويشگاه هاي گياهي و زيستگاه هاي جانوري متنوعي شده اند.
200گونه جانوري و 359 گونه گياهي در منطقه شناسايي شده اند. گونه هاي مهم جانوري منطقه عبارتند از: جبير آهوة بز و پازن، يوزپلنگ، قوچ وميش، گربه شني، كاراكال، خارپشت گوش بلند، سمور سنگي، گرگ، روباه معمولي، تشي، هوبره، كبك، سنگ چشم، سسك، عقاب طلايي، قوش، دليجه، زاغي، انواع توكا، داركوب راه راه و زنبور خور معمولي. وجود تنوع زياد گياهبي و جانوري، چشم اندازهاي زيبا، درياچه نمك، آثار فرهنگي و تاريخي، كاروانسراي قلعه دير، نهر سنگي و راه سنگفرش زمينه هاي گردشگري را در اين محيط طبيعي فراهم نموده است.
1335 ، پس از تاسيس كانون شكار در مساحت يك ميليون هكتار به عنوان قرق دولتي اعلام ميگردد و در سال 1350 با تاسيس سازمان حفاظت محيط زيست در وسعت 750 هزار هكتار به پارك ملي تبديل ميشود .( در اوايل دهه 40 با تبديل كانون شكار به سازمان شكار باني منطقه كوير با وسعت 750 هزار هكتار به منطقه حفاظت شده تبديل ميشود ). بعد از پيروزي شكوه مند انقلاب اسلامي در سال 1361 ، 250000 هكتار از محدوده 750هزار هكتار به عنوان منطقه حفاظت شده كوير تعيين ميگردد.
موقعيت عمومي منطقه
منطقه حفاظت شده كوير با مساحتي حدود 248957 هكتار در محدودة سه استان تهران، قم و سمنان واقع گرديده و بين طول جغرافيايي51درجه و 23 دقيقه تا 52درجه و 6 دقيقه و عرض جغرافيايي 35 درجه 12 دقيقه تا 34 درجه و 45 دقيقه قرار دارد.
وضعيت توپوگرافي
حداقل و حداكثر ارتفاع منطقه740 متر تا1600متر بوده و حدود 70 هزار هكتار از منطقه بصورت كوه و تپه ماهور بوده و 11 هزار هكتار آن بصورت لكه اي تالاب فصلي بند عليخان ميباشد (تالاب فصل بندعليخان و آبگيرهاي دشت پره زرد)و الباقي منطقه به صورت دشت است .
پوشش گياهي
درختچه هاي تاغ ، گز ، پسته وحشي ، بادام تلخ ، اشك ، اسكنبيل ،و بوته هاي درمنه ، اشنان ، شور ، اسفند ، افدرا ، قيچ ، كاروان كش ، شكر تيغ ، چوبكها ، كلاه مير حسن ، گون ، بوهن ، خارشتر ، اتريپلكس ، تنگس
حيات وحش
قوچ و ميش ، كل و بز ، جبير ، آهو ، كاراكال ، گربه و روباه شني ، كفتار ، شغال ، روباه ، گرگ ، خرگوش ، تشي ، پلنگ ، يوز پلنگ ، خار پشت روباه معمولي . پرندگان شامل انواع باز هاي شكاري از قبيل : كركس ، دال ، هما ، دليجه ، قرقي ، بحري ، شاهين ، بالا بان ، سارگپه ، عقاب طلايي ، عقاب دشتي . انواع پرندگان خشكزي مثل : كبك ، تيهو ، با قرقره ، كبوترچاهي ، هوبره ،سنگ چشم انواع پرندگان آبزي و كنار آبزي مثل انواع ، مرغابي ، غاز ، قو ، حواصيل ، آبچيلك ، آنقوت ، تنجه ، خروس كولي .
حدود اربعه
شمالا از قلعه دير كاج به طرف شرق در كنار جاده قم – گرمسار تا مرز رودخانه بند عليخان و مزرعه شكر آباد و مباركيه و در امتداد جاده ماشين رو مباركيه پس از گذشتن از روستاهاي حصار گلي و عسگرآباد و امام زاده عبدالله و حسن آباد تا ايستگاه راه آهن ، شرقا از ابر دژ و از آنجا در امتداد خط راه آهن تا راه آهن ايستگاه كوير و از ايستگاه كوير به طرف جنوب شرقي در امتداد آبريز كوه سرخ تا تلاقي اين آبريز با رود خانه گرمسار و در امتداد رودخانه گرمسار تا تلاقي آن با رودخانه گلو ، جنوبا به پارك ملي كوير و درياي نمك .و غربا به درياي نمك تا آخرين حد شمالي درياي نمك تا محل اتصال رودخانه كرج و از آنجا تا تلاقي گذار مسيله و از اين تلاقي به خط مستقيم مفروض تا قلعه دير كاج و از آنجا به سمت شمال تا تلاقي آن با جاده اسد آباد فشافويه .
تعارضات مهم منطقه
الف – حضور پايگاه ها و نيروهاي نظامي و انجام مانور و رزيمايش ها و احداث تاسيسات و شبكه راهها در داخل منطقه.
ب – واگذاري اراضي به كشاورزان در داخل منطقه
ج – چراي دام
د – جاده سازي
ه- جنگل هاي تاغ منطقه كه زيستگاه مناسب آهو ميباشد در حال حاضر مورد تعرض افراد سودجو به جهت استفاده از چوب آن قرار گرفته است و صدمات زيادي به آن وارد شده است .
تجهيزات و امكانات
چها ر پاسگاه محيط باني
پوشش گياهي: بلوط,بادام كوهي,بنه, ارژن,كنار,زالزالك, سرو كوهي,آلبالو وحشي,گون,كنگر, شيرين بيان, كاسني وآتريپلكس .
پستانداران: كل و بز, قوچ و ميش, كفتار, روباه و گرگ.
پرندگان : كركس, دليجه, جغد,سبز قبا,شاهين و بلبل .
خزندگان : افعي جعفري, افعي شاخدار و انواع مارمولك ,سوسمار و سمندرمعمولي.
اين منطقه كوهستاني با هدف حمايت از جانوران كوه زي در سال 1377 حفاظت شده اعلام شد .كوه خيز و سرخ با مساحت 32332 هكتار در استانهاي كهگيلويه و بوير احمد و خوزستان قرار دارد.داراي اقليم نيمه خشك گرم است.رود خير آباد منطقه را به دو نيمه تقسيم مي نمايد.نيمه شمالي در بر گيرنده كوه خيز و نيمه دوم به طور محسوسي داراي خاكهايي به رنگ سرخ است.
از گونه هاي مهم جانوري منطقه مي توان به بز و پازن،پلنگ،خرس قهوه اي،گرگ،گراز،خرگوش،شاهين،جغد،كمركلي،تيهو،كبك،سبز قبا،سار و لاك پشت مهيمز دار اشاره نمود .چشم اندازهاي زيبا،غارهاي متعدد،حيات وحش متنوع،وجود درياچه مارون در شمال منطقه زمينه جلب گردشگران را به منطقه فراهم نموده است.
از جمله پوشش گياهي آن تاغ، بنه، گون، قيچ، درمنه، كلاه ميرحسن، اسكنبيل، گز، كلپوره مي توان نام برد و حيات وحش آن قوچ و ميش، آهو، كل و بز، روباه ، گرگ،كفتار، كاراكال و پرندگان: كبك، تيهو، سار، دليجه، كوكر، هما، كركس را نام برد .
موقعيت جغرافيايي
كوه هنگام واقع در 35كيلومتري جنوب شرقي گناباد، در حد واسط عرض هاي جغرافياييN3405 تا N3415 و طولهاي جغرافيايي E5815 تا E5905 قرار گرفته است. ارتفاع بلندترين نقطه از سطح دريا در كلاته كوه 1800 متر و در كلاته زردوند واقع در مرز شهرستان گناباد با قاين1945 متر مي باشد. وسعت آن 416كيلومتر مربع است. كوه هنگام از غرب به جاده آسفالته گناباد- قاين، از شرق به دشت گيسور، از جنوب به راه خاكي كبوتر كوه – عباس آباد و از شمال به جاده خاكي چاه پاياب منتهي مي گردد.
مشخصات اقليمي
به دليل عدم وجود ايستگاه هواشناسي در منطقه مذكور، به منظور بررسي پارامترهاي اقليمي، از آمار و اطلاعات ايستگاه هاي هواشناسي مجاور و نقشه هاي ايزوبار سازمان هواشناسي كشور استفاده شده است.
آمار بارندگي ده ساله اخير (1370 تا 1380 ) ايستگاه سينوپتيك گناباد نشان مي دهد، كه حداكثر بارندگي طي سال1371 به ميزان 6/260 ميليمتر و حداقل آن طي سال 1378 به ميزان 3/67 ميليمتر و ميانگين آن در مدت 10 سال، 150 ميليمتر گزارش شده است.حداكثر ريزش نزولات مربوط به ماههاي بهمن، اسفند و فروردين مي باشد و در ساير ماههاي سال بارندگي اندك است .به نحوي كه دوره خشكي منطقه از ارديبهشت ماه شروع و تا آبان ماه ادامه مي يابد. با توجه به رابطه گراديان ارتفاع و بارندگي ( به ازاء هر1000 متر ، 70 ميليمتر) متوسط بارندگي كوه هنگام با لحاظ كردن متوسط ارتفاع منطقه، حدوداً 190 ميليمتر برآورد مي شود. حد اكثر مطلق درجه حرارت ايستگاه سينوپتيك گناباد 5/45 درجه سانتيگراد در مرداد ماه سال 1377 و حداقل درجه حرارت مطلق 2/14- درجه سانتيگراد در دي ماه سال 1371 و متوسط حد اقل درجه حرارت ساليانه 8/9- درجه سانتيگراد و متوسط حداكثر درجه حرارت ساليانه 6/41 درجه سانتيگراد تعيين شده است. سردترين ماههاي سال، دي و بهمن و گرم ترين ماههاي سال خرداد ، تير و مرداد مي باشد. ميزان متوسط حرارت كوه هنگام با توجه به رابطه گراديان ارتفاع و حرارت ( به ازاي هر 100 متر افزايش حدود 7/0 درجه سانتيگراد كاهش دما ) حدود 3 درجه سانتيگراد كمتر از محل ايستگاه هواشناسي در گناباد خواهد بود. بنابراين متوسط درجه حرارت ساليانه منطقه كوه هنگام 14 درجه سانتيگراد تخمين زده مي شود.
در منطقه مذكور به دليل بالا بودن درجه حرارت و كاهش نسبي رطوبت و همچنين وزش بادهاي موسمي ميزان تبخير بالا است. به علت عدم وجود آمار مربوط به تبخير، ارقام موجود از نقشه منحني هم تبخير ايران كه در سال 1355 توسط وزارت نيرو تهيه شده است استخراج گرديد و بر اين اساس ميزان تبخير در منطقه، 2400 ميليمتر در سال برآورد مي شود.
زمين شناسي، خاك شناسي و پوشش گياهي
كوه هنگام در واحد اراضي كوههاي نسبتاً مرتفع تا مرتفع فرسايش يافته با دره هاي عميق متعدد، متشكل از شيل و ماسه سنگ، با شيب 40 تا 90 درصد قرار گرفته است. در برخي نقاط همانند ديوار كمري و كلاته آهني، بيرون زدگي هاي آذرين نظيرگرانيت ديده مي شود. به علت كوهستاني بودن منطقه و شيب زياد، خاك تكامل يافته وجود ندارد و دامنه ها غالباً لخت و بدون پوشش خاكي و بعضاً در برخـي از نقاط، خاكـهاي خيلي كم عمق سنگريزه دار و غير يكنواخت Lithic Leptosols وجـود دارد. در دامنـه تپه ها و شيب هاي متوسط تا كم و جاهايي كه پوشش سنگي وجود ندارد، قشر نازكي از خاك سبك با درصد بالايي از سنگريزه وPH قليايي وجود دارد كه رويشگاه گياهان مرتعي با غالبيت درمنهArtemisia.sp و درختان بنه است.
اراضي زراعي و باغي مورد استفاده در قنوات منطقه نيز حاصل جمع آوري آبرفت در بندسارهاي كوچك پايين دست قنات موسوم به بندچه است. پس از حفر قنات اراضي حاشيه رودخانه كه معمولا بستر سنگريزه اي دارد انتخاب و با مسدود كردن مسير رودخانه و احداث خاك ريز سيلاب هاي بهاره جمع آوري مي گردد. با ته نشين شدن گل و لاي در دراز مدت خاك آبرفتي ريزدانه و حاصلخيزي بدست مي آيد كه در آن زراعت و باغداري مي كنند. بدين ترتيب با توسعه و تكميل بندچه ها صحرا يا مزرعه قنات ايجاد مي شود. محصولات عمده زراعي و باغي كشاورزان منطقه شامل:گندم، جو، ارزن، جاليز، انار، توت، انجير، زردآلو و بادام مي باشد.
از نظر پوشش گياهي نيز منطقه عمدتاً داراي پوشش مناطق خشك با غالبيت درمنه و بنه مي باشد كه گياهان همراه آن عبارتند از: پرند، افدرا، لاله، انجير كوهي، خنجوك، انواع يكساله ها، خار شتر، اسپند، كوزينيا، دواي شيخ علي، زيره كوهي، زلف پيرزن و آويشن 3- پيشينه تاريخي جنگل بنه كوه هنگام :
كوه هنگام منطقه ييلاقي دامداران روستاي استاد است. اين روستا در 35 كيلومتري گناباد در غرب جاده گناباد – قاين و خارج از محدوده كوه هنگام واقع است. با توجه به پيشه اصلي مردم منطقه كه دامداري مي باشد، از چاههاي مالداري و قنوات موجود به عنوان آبشخور دامها استفاده مي شود. دامداران در نيمه اول سال به منظور استفاده از مراتع كوه هنگام به اين منطقه كوچ كرده و در فصل سرما به روستا مراجعت مي نمايند.
در گذشته نه چندان دور در بيشتر مناطق شهرستان گناباد جنگل هاي طبيعي بنه وجود داشته كه آثار آن به صورت تك درخت بخصوص در ارتفاعات جنوب و جنوب شرقي شهرستان هنوز يافت مي شود. در ابتداي قرن بيستم با افزايش جمعيت و نياز به سوخت، قلع و قمع درختان بنه شدت بيشتري به خود گرفت و در اكثر نقاط تقريباً نابود شد. بجز در مناطق خاصي به دلايل مشخص، كه ازآن جمله مي توان مسائل مذهبي و مالكيت شخصي را بيان كرد. دليل بقاي قسمتي از جنگل بنه كوه هنگام مشهور به سياه دره نيز وجود قنات سياه دره است كه مالكين قنات در زماني كه تجارت زغال بنه رونق داشته مانع هجوم مردم جهت تهيه زغال به منطقه شده اند و به همين دليل جنگل طبيعي بنه سياه دره تا به امروز دست نخورده باقي مانده است. حدود 30 رشته قنات و چشمه اهالي استاد در كوه هنگام، حد واسط كبوتر كوه در غرب و سياه دره در شرق وجود دارد كه البته غالباً آبادي ها فاقد سكنه بوده و اكثراً كم آب، تخريب شده يا در حال تخريب هستند.
بنا به گفته ريش سفيدان پوشش درختان بنه در اواخر قرن نوزدهم بقدري انبوه و متراكم بوده كه عابرين مسافت كبوتر كوه تا سياه دره را زير چتر و سايه درختان بنه طي مي نموده اند. نياز به سوخت و زغال به دليل افزايش چشمگير جمعيت در 100 سال گذشته، باعث هجوم مردم به جنگل هاي بنه كوه هنگام شده و علاوه بر قطع بي رويه درختـان، فشار بيش از حـد دام نيز مانـع رشد و نمو نهال هاي جوان شده و در واقع جنگل تخريب و بجز در معدودي از نقاط به كلي نابود گرديده است. آثار بجا مانده ازكوره هاي زغال موجود در منطقه نيز شاهدي بر اين مدعا است.از كوره هاي مذكور گاهي اوقات در ذوب فلزات نيز استفاده مي شده است.
مؤلف تاريخ و جغرافياي گناباد در كتاب خود در مورد پوشش گياهي منطقه گناباد مي نويسد: » انتهاي كوه هنگام معروف به سياه دره بوده كه به واسطه وجود اشجار كوهي و درخت بنه زياد از دور سياه نشان داده مي شده، از اين رو بدين نام موسوم گرديده، ولي در اين زمان همه آنها از بين رفته و مردم در گذشته براي مصرف سوخت خود و تهيه زغال از آنها استفاده مي نموده اند «.
وضعيت كنوني منطقه
وسعت جنگل هاي طبيعي شهرستان گناباد 5/667 كيلومتر مربع است كه 4/7 درصد از عرصه هاي منابع طبيعي شهرستان و 9/5 درصد از جنگل هاي استان خراسان را تشكيل مي دهد. جنـگل هاي بنـه و خنجـوك درحـال حاضر 25 درصـد از مساحت جنگل هاي گناباد با تراكم 30 تا50 اصله در هكتار را شامل مي شود كه قسمت اعظم آن در كوه هنگام واقع است. بر اساس تعداد درخت در واحد سطح، كوه هنگام را مي توان به دو قسمت تقسيم نمود: سطح نسبتاً زيادي شامل غرب و مركز كوه هنگام، با وسعتي حدود 346 كيلومتر مربع به دلايلي كه قبلا عنوان شد جنگل بنه دراين قسمت از بيـن رفته و فقـط در صخره هاي صعـب الـعبور تك درختـان بنـه مشاهده مي شود. در اين قسمت زادآوري بنه به وفور مشاهده مي شود ولي تراكم بالاي دام و چراي مفرط به نهال هاي جوان اجازه رشد و نمو نداده و اغلب نيز به صورت روزت باقي مانده اند. ( عكس شماره 1 ) شرق و جنوب شرقي كوه هنگام با وسعتي حدود70 كيلومتر مربع شامل ارتفاعات سياه دره، چاه آهني و كلاته كوه به طرف عباس آباد مناطقي هستند كه جنگل بنه از تراكم نسبتاً خوبي برخوردار است. ( عكس شماره 2 ) زادآوري بنه در اين مناطق زياد و به علت شدت دام كمتر رشد و نمو نهال هاي جوان بسيار مطلوب است. ( عكس شماره 3 و 4 )
علل تخريب جنگل
همان طور كه اشاره شد در 100 ساله اخير، منطقه مذكور با هجوم بهره برداران مواجه بوده كه نتيجه آن قطع بي رويه درختان و صدمات شديد به جنگل بوده است. عامل مهم ديگري كه عرصه را تحت تأثير خود قرار داده، چراي بيش از حد و مفرط دام مي باشد. حيوانات چرا كننده به طرق مختلف روي پوشش گياهي اثر مي گذارند مانند كاهش قدرت گياه از طريق حذف جوانه انتهايي و فشارهاي مكانيكي بر خاك در اثر لگد كوبي، كه اين مورد باعث بر هم زدن ساختمان خاك مي شود در نتيجه فشار وارده وكاهش ميزان تهويه خاك، فعاليت موجودات زنده نيز كاهش يافته و نهايتاً پايين آمدن كيفيت رويشگاه را درپي دارد. از طرف ديگر كاهش نفوذپذيري خاك نسبت به باران باعث تشديد فرسايش سطحي مي گردد. عوامل طبيعي مانند خشكسالي هاي اخير، بالا رفتن درجه حرارت محيط، سيلاب هاي فصلي و … نيز احتمالا در اين مسئله نقش داشته اند.
اقدامات آينده و ارائه راهكار ها
هدف اصلي در حال حاضر حفاظت و حمايت از جنگل است. يكي از گام هاي مؤثر در حفظ جنگل، شناسايي عرصه و مشخص كردن تراكم جنگل در تمام سطوح عرصه است. تا زماني كه ما ندانيم چه داريم و چقدر داريم، هيچگاه نمي توانيم اقدامي در جهت حفظ و بالا بردن كيفيت رويشگاه داشته باشيم. بنابراين لازم است در گام اول طرح جامع جنگلداري، در ارتباط با شناسايي جنگل كوه هنگام تهيه و در آن مواردي چون وسعت دقيق جنگل، تراكم درختان و مطالعاتي از اين قبيل صورت گيرد و در مرحله بعدي با هماهنگي بخش اجرا، نسبت به قرق منطقه اقدام نمود. در مسئله قرق بايد به نحوي اقدام نمود كه اولاً منافع ساكنان بومي كوه هنگام حفظ شده و تشويق و توجيه گردند كه با قرقبانان همكاري نمايند، ثانياً مناطقي از كوه هنگام را قرق نمود كه زادآوري در آن بالا و امكان قرق آسان تر است، تا اينكه زودتر به نتيجه برسيم. قرق بايد در چند مرحله چندين ساله صورت گيرد تا احياي جنگل براي مسؤلين و مردم ملموس گردد و نهايت همكاري در مراحـل بعـدي قـرق صورت پذيرد. بحـث گياهان همـراه نيز مسئله اي است كه مي تواند مورد بررسي و تحقيق قرار گيرد. هم اكنون از روش هايي كه براي كاهش خسارت دام وجود دارد، گياهان همراه مي باشد كه به عنوان ابزاري براي تسريع تثبيت درختان بنه مطرح مي گردد. بطـوري كه حساس ترين مراحـل رويشي بنه كه همان استقرار آن مي باشد بيش از پيش به گياهان محافظ و در نهايت زير اشكوب آن وابسته است كه در واقع اين در پناه قرار گرفتن بنه ها فقط به دليل شرايط خاص حاكم بر منطقه از نظر چراي دام مي باشد. علاوه بر اين انجام عمليات بوته كاري و بذر كاري روي خطوط تراز، نيز مي تواند در احياي جنگل و افزايش تراكم درختان تاًثير مثبتي داشته باشد. استقرار بذر در مناطق خشك و نيمه خشك، عمدتاً به دليل كمبود رطوبت با مشكل مواجه بوده و از جمله بذوري كه سبز شدن آن به سختي امكان پذير مي باشد، بذر بنه است. بويژه در اين مناطق كه بعضي اوقات از فروردين و ارديبهشت ماه به بعد بارندگي وجود ندارد.
حيات وحش
قوچ و ميش، آهو، كل و بز، روباه ، گرگ،كفتار، كاراكال و پرندگان: كبك، تيهو، سار، دليجه، كوكر، هما، كركس
كوه ديل در استان كهكيلويه و بوير احمد قرار دارد داراي اقليم مديترانه اي معتدل است منطقه از پوشش گياهي خوبي برخوردار است بز و پازن،قوچ و ميش،خرش قهوه اي،پلنگ،سمور سنگي،گرگ،خرگوش،گراز،كبك،ت يهو،جغد و بحري از گونه ها ي مهم جانوري منطقه به شمار مي رود.جاده هاي پيراموني منطقه دسترسي به آن را آسان نموده است.
موقعيت و وسعت
اين منطقه در ضلع شمال و شمال غربي دوگنبدان مركز شهرستان گچساران مي باشد . اين منطقه همچون منطقه حفاظت شده خامين دربخش گرمسيري استان واقع گرديده است . طي مصوبه شماره 205 مورخ 25/7/80 ازسوي شوراي عالي محيط زيست كشور مصوب وجهت حفاظت به اين استان ابلاغ گرديد .
وسعت اين منطقه 10381 هكتار و طول و عرض جغرافيايي آن به قرار زيراست :
E5048 – E5040 طول شرقي
N3034 – N3028 عرض شمالي
ويژگيهاي طبيعي
منطقه اي است تقريبا كوهستاني ، متشكل از ارتفاعات و دره هاي عميق و صخره هاي سخت و صعب العبور . انتهاي ضلع غربي آن محدود مي شود به بخشي از سد مخزني كوثر و داراي چشمه هاي قابل توجهي است .
فلورگياهي
پوشش گياهي منطقه شامل بلوط( گونه غالب) بنه،بادام،كلخنگ،زالزالك،گون و… مي باشد . شيب شمالي اين منطقه از پوشش جنگلي بسيارمناسبي برخوردار است .
فون جانوري
جمعيت جانوري اين منطقه شامل :گرگ،روباه،شغال،خرگوش،كفتار،كبك معمولي ، تيهو،بحري،دليجه و… مي باشد . البته گهگاهي گله هاي حدود ده تايي قوچ و ميش بصورت مهاجردراين منطقه مشاهده گرديده است .
ارزشهاي منطقه
ارزشهاي منطقه بيشتر تفريحي و تفرجي مي باشد . باحفاظت مستمر و تامين تجهيزات وامكانات اوليه ، ارزشهاي پژوهشي و آموزشي و تربيت نيروي انساني دراين منطقه بسيارمحتمل مي باشد .
عوامل تهديد
چراي مفرط،برداشت بي رويه ازمنابع جنگلي،آتش سوزيها، عدم مديريت جامع بهره برداري ازمنابع.
امكانات و تجهيزات
پاسگاه محيطباني: 1 دستگاه ساختمان
نيروي انساني و كادر محيطباني: 4 نفر
خودرو: 1 دستگاه
موتورسيكلت: 1 دستگاه
تراكتور: 0 دستگاه
كبيركوه مهمترين و بزرگترين رشته كوه استان ايلام است كه در محل به نامهاى «كَوِر» يا «كَوَرْ» معروف است . طول اين رشته كوه 160 كيلومتر است كه در جهت شمال غربى ـ جنوب شرقى به صورت ديوارى منظم امتداد دارد . بلندترين قله كبيركوه «كان صيفى» نام دارد كه در ناحيه «ورزين يا ورزرين» واقع شده است . اين قله 3050 متر از سطح دريا ارتفاع دارد .
شهرستانهاى دهلران ، مهران ، آبدانان در غرب كبيركوه قرار دارند و درهشهر در شرق اين رشته واقع است . شهرستانهاى ايلام ، شيروان و چرداول و ايوان در كوهستانهاى شمال و شمال شرقى استان واقع شدهاند .
نام و تاريخچه
منطقه حفاظت شده كبيركوه بر اساس مصوبه شماره 216 مورخ 25/ 7/1380 و به استناد بند الف ماده 3 قانون حفاظت و بهسازي محيط زيست و با وسعتي معادل بيست هزار هكتار به عنوان منطقه حفاظت شده جنگلي تعيين شده است. از آن تاريخ به بعد منطقه شاهد تحولات مثبتي در روند افزايش گونههاي گياهي و جانوري بوده و امروزه اين منطقه يكي از مناطق شاخص استان ايلام در راستاي تنوع گياهي و جانوري است.
موقعيت جغرافيايي
منطقه حفاظت شده جنگلي كبيركوه منطقهاي كوهستاني بوده كه در مختصات جغرافيايي E4655 تا E4720 طول شرقي و N3310 تا N3315 عرض شمالي در شهرستان دره شهر استان ايلام واقع شده است .
حد و حدود قانوني
حد و حدود منطقه حفاظت شده جنگلي كبيركوه به شرح ذيل تعيين شده است:
شمالاً: از پشته ارشت در امتداد زمينهاي كشاورزي و خطالرأس پشتههاي بدره، لارت، گردكانه، زرانگوش، سيكان و در همان امتداد به سراب سيكان و فرهادآباد تا منتهي شود به جاده مالرو به سراب درهشهر.
شرقاً: از سراب درهشهر و منتهي اليه طرح جنگلكاري و در مسير جاده آسفالته درهشهر به آبدانان تا ارتفاعات كبيركوه.
جنوباً: از ارتفاعات كبيركوه به سمت غرب در امتداد خطالرأس كبيركوه تا منتهي شود به ارتفاعات مشرف به آبريز شهرك وليعصر.
غرباً: از ارتفاعات مشرف به شهرك ولي عصر به پادامنه كبيركوه و پشته ارشت.
راههاي ارتباطي
در اطراف منطقه حفاظت شده كبيركوه دو جاده ايلام – دره شهر در شمال و جاده دره شهر- آبدانان كه مرز شرقي منطقه را تشكيل ميدهد، وجود دارد. از اين راهها، راههاي فرعي ديگري وارد منطقه ميشود. مهمترين اين راهها عبارتند از جاده فرعي (آسفالته) آبهر پائين – امامزاده پيرمحمد (پشته لارت). جادهي خاكي شهرك وليعصر- پشته ارشت (شمال غرب منطقه) و جادههاي فرعي ديگري مانند پشته زيد، فرهادآباد، زرانگوش، سيكان و… كه از مرز شمال وارد منطقه ميشوند، وجود دارد. در قسمت جنوب منطقه حفاظت شده كبيركوه و در مسير جاده ملكشاهي – ميمه در منطقه مله خان كشته جاده خاكي وجود دارد كه به ارتفاعات جنوبي كبيركوه متصل ميشود و قسمتهايي از آن در سالهاي گذشته تخريب شده است. در داخل منطقه حفاظت شده جادههاي خاكي و مالرو زيادي وجود دارد كه از ذكر نام آنها خودداري ميشود.
با توجه به كوهستاني بودن منطقه، تنها روستاي فرهاد آباد در قسمت شمال شرقي منطقه واقع شده است كه فعاليت معيشتي اين روستا كشاورزي و دامداري سنتي است. در پيرامون منطقه حفاظت شده و در مسير جاده ايلام- دره شهر روستاها و آباديهاي زيادي واقع شدهاند كه با توجه به وجود رودخانه سيمره و زمينهاي كشاورزي مناسب حرفهي كشاورزي از رونق خوبي برخوردار است، بطوري كه شغل اغلب ساكنين اين روستاها بر اين اساس مبتني شده است. همچنين در برخي از روستاها، دامداري نيز از مهمترين فعاليتهاي معيشتي است و روستائيان براي چراي دامهاي خود از مراتع داخل منطقه حفاظت شده بهرهبرداري ميكنند و در برخي مواقع نيز به محيط زيست منطقه خساراتي وارد مي نمايند.
با توجه به وجود پديدههاي فيزيكي و زيستي با ارزش و منحصر به فرد فراوان مانند چشمهها، آبشارها، غارها، صخرهها، درههاي عميق، زندگي عشايري، حيات وحش، پوشش گياهي و آثار تاريخي و فرهنگي در سطح منطقه حفاظت شده كبيركوه صنعت اكوتوريسم را ميتوان توسط مردم بومي منطقه توسعه داد و از اين طريق ضمن كسب درآمد از تخريب منطقه جلوگيري نمود. براي رسيدن به اين مهم نياز به آموزش مردم بومي و معرفي ارزشهاي اكوتوريستي منطقه ميباشد كه ميبايست از طريق سازمانها و ادارات ذيربط انجام شود.
مهمترين روستاهاي پيرامون منطقه عبارتند از شهرك ولي عصر، آبهر بالا و پايين، زيد، زرانگوش، فرهاد آباد، سيكان، جهانگير آباد، عباس آباد، هندميني، هرانمر، دول گلاب، وحدت آباد، قلعه تسمه، اسلام آباد، چغاپوكه. شهرهاي بدره و دره شهر از مهمترين نقاط شهري پيرامون منطقه حفاظت شده هستند كه در شمال و شمال شرقي منطقه حفاظت شده كبيركوه واقع شدهاند.
وضعيت طبيعي
پستي و بلندي
منطقه حفاظت شده كبيركوه با مساحتي حدود 20 هزار هكتار، منطقه اي است كوهستاني از سلسله جبال زاگرس كه در دامنه ارتفاعي 950 تا 2790 متر از سطح دريا قرار دارد. اين منطقه به لحاظ داشتن تنوع ارتفاعي داراي اكوسيستم هاي مختلف بوده كه اغلب غير قابل دسترس هستند و نسبت به ساير مناطق، به صورت بكر و دست نخورده باقي مانده اند. همچنين به دليل پويا بودن بسياري از مراحل توالي گياهي را در بر مي گيرد. با توجه به تنوع و تغييرات شرايط فيزيكي كه در سطح منطقه وجود دارد، علاوه بر برخورداري از غناي زيستي داراي ارزش هاي گردشگري و اكوتوريسم بالايي نيز مي باشد.
براساس مشخصات ارتفاعي، شيب و برخي تظاهرات ريخت شناسي عوارض زمين به ترتيب عبارتند از كوهستان، تپهماهور و دشت سر.
واحد كوهستان قسمت اعظم منطقه را فراگرفته است. در اين واحد، تيپ حوزههاي سنگي تقريباً در همه جا رخنمون داشته و داراي شيب خيلي تند و فاقد خاك مناسب (تنها در لا به لاي درز و شكاف و بين بريدگيهاي سنگي و تخته سنگها خاك مناسب وجود دارد) است. اين واحد همچنين بيش از 85 درصد سطح منطقه را تشكيل ميدهد. در اين منطقه به لحاظ داشتن منابع آبي فراوان چشم اندازهاي زيبايي ايجاد شده است كه داراي ارزش فراواني است. مهمترين كوهها و درههاي منطقه عبارتند از :
كوهها
با توجه به اينكه شيب شمالي كبيركوه به عنوان منطقه حفاظت شده اعلام شده لذا تمام مرز جنوبي منطقه را ارتفاعات و كوههاي كبيركوه تشكيل ميدهد (تقريباً بيش از 85 درصد منطقه). در قسمت شمال منطقه حفاظت شده نيز كوههاي كم ارتفاعتري نسبت به مرز جنوبي قرار دارند كه عبارتند از كوههاي پشته ارشت، پشته لارت، زيد، زرانگوش، فرهاد آباد، سيكان و دره شهر كه داراي پوشش مرتعي بوده و دامنههاي آنها اغلب به لحاظ برخورداري از خاك مناسب جهت كشاورزي مورد استفاده قرار ميگيرند.
درهها و تنگهها
همان گونه كه اشاره شد قسمت اعظم منطقه را كوهستان تشكيل ميدهد كه در بين آنها درههايي عميق ايجاد شدهاند. اين مناطق به لحاظ داشتن پوشش گياهي منحصر به فرد، چشم اندازهاي زيبا، منابع آب، حيات وحش و… از ارزش اكوتوريسمي بالايي برخوردار است كه مهمترين آنها عبارتند از درههاي پشته ارشت، گردكانه، لارت، زرانگوش، زيد، فرهادآباد، سيكان، دره شهر كه هر كدام از آنها داراي سيماي طبيعي و پوشش گياهي متفاوتي است. در شكل 10 تصاويري از دره هاي مذكور ملاحظه مي گردد. شكل 11 انبارهاي قديمي غلات را بهمراه خرابه هاي روستاي زيد در تنگه زيد نشان مي دهد. همچنان كه در شكل ملاحظه مي گردد اين تنگه از جذابيت خاصي برخوردار است و مي تواند در بحث
طبيعت گردي نقش مهمي را ايفا نمايد.
آب و هوا و اقليم
در منطقه حفاظت شده كبيركوه ميانگين بارندگي سالانه .4/350 ميليمتر و بطور متوسط بارندگي به ازاء هر روز باراني 1/10 ميليمتر خواهد بود. با استفاده از معادله رگرسيون خطي تغييرات بارندگي نسبت به ارتفاع به شرح ذيل است:
P167/0+97/318= H
بنابراين به ازاء هر كيلومتر افزايش ارتفاع در منطقه، بارندگي 162 ميليمتر افزايش پيدا خواهد كرد. دامنه نوسانات بارندگي در منطقه بين 350 تا 750 ميليمتر متغير است. همچنين براساس بررسي روند تغييرات بارندگي ساليانه هر يك دوره 5 ساله تغييرات بارندگي ترساليها 3/460 و در خشكساليها 6/234 ميليمتر گزارش شده است. بررسيها نشان ميدهد كه 4/99 درصد بارندگيها در فاصله بين آبان تا ارديبهشت ماه اتفاق ميافتد و6/1 درصد ديگر در پنج ماه بقيه رخ ميدهند. همچنين خشكترين فصل، تابستان (بدون بارندگي) است. زمستان پر بارانترين فصل سال در منطقه است.
منطقه حفاظت شده كبيركوه كوهستاني بوده و از نظر حرارتي داراي اقاليم گوناگوني است و متوسط درجه حرارت در نقاط مختلف آن متفاوت است. تجزيه و تحليلهاي انجام شده نشان ميدهد كه به ازاء هر كيلومتر افزايش ارتفاع ميانگين دماي ساليانه 8/5 درجه سانتيگراد كاهش مييابد. بنابراين ميانگين ساليانه دما در ارتفاعات مختلف بين 5 -20 درجه سانتيگراد متغير است.
متوسط حداكثر ساليانه دما در ارتفاعات مختلف بين 15 -30 درجه سانتيگراد و ميزان متوسط حداقل ساليانه دما در ارتفاعات مختلف (2-) – 16 درجه سانتيگراد تغيير ميكند. حداكثر مطلق دماي منطقه براساس اطلاعات ايستگاه هواشناسي ايلام 47 درجه سانتيگراد، حداقل مطلق دما 15- درجه سانتيگراد، متوسط حداكثر دما 7/21 و متوسط حداقل دما 6/11 درجه سانتيگراد ميباشد. ميانگين رطوبت نسبي سالانه منطقه 1/47، حداكثر مطلق ساليانه 1/56 و حداقل مطلق ساليانه 1/39 درصد است. مرداد ماه كمترين ميزان رطوبت نسبي و بهمن ماه بيشترين ميزان رطوبت نسبي را دارا هستند. براساس آمار و اطلاعات موجود ميانگين تبخير و تعرق پتانسيل روزانه (روش بلاني كريدل) 58/4ميليمتر در روز تعيين ميگردد.
ميانگين سرعت باد در هيچ يك از ماههاي سال از 7 متر در ثانيه تجاوز نميكند. سرعت سريعترين بادها گاهي از 20 متر تجاوز ميكند. جهت غالب بادها عموماً بادهاي غربي است و در ماههاي پاييز شدت و فركانس بادها نسبت به فصول ديگر ضعيفتر است.
اقليم منطقه براساس پارامترهاي هواشناسي موجود در روش دومارتن، نيمه مرطوب سرد است و در روش آمبرژه با توجه به پارامترهاي دما، بارندگي و ارتفاع داراي سه نوع اقليم به هم مرتبط ميباشد كه عبارتند از: اقليم نيمه خشك معتدل (تا ارتفاع 1014 متر از سطح دريا)، اقليم نيمه خشك سرد (تا ارتفاع 1292 متر)، اقليم نيمه مرطوب سرد (از ارتفاع 1950 متر). در شكل زير تفاوت پوشش گياهي ارتفاعات مختلف كه ناشي از تفاوت اقليم و سازند زمين شناسي است بخوبي نمايان مي باشد.
زمين شناسي
منطقه حفاظت شده كبيركوه در واحد زمين شناسي زاگرس چينخورده و يا زاگرس خارجي واقع شده و ليتولوژي آن را عموماً سنگهاي رسوبي تشكيل ميدهد. سنگهاي آذرين و دگرگوني و به تبع آن كانسارهاي فلزي در اين منطقه وجود ندارد. اين واحدهاي زمينشناسي در پيدايش و تكامل پوشش گياهي و تنوع زيستي منطقه و تشكيل زيستگاههاي حيات وحش نقش به سزايي را ايفا مينمايند. واحدهاي زمين شناسي و رسوبات موجود به علت فشارهاي جانبي از دو سوي شمال شرقي و جنوب غربي، طوري چين خوردگي پيدا كردهاند كه بصورت مجموعهاي از آنتيكلينوريوم درآمدهاند. در نتيجه طاقديسها و ناوديسهاي متعددي به وجود آمده اند كه در واقع تشكيل دهنده كوهها و درههاي منطقه هستند.
خصوصيات سازندهاي رسوبي موجود در سطح منطقه بطور خلاصه به شرح ذيل است:
الف- تشكيلات دوران دوم
1- سازند گرو (گارو): اين سازند با ليتولوژي آهك شيلي و مارني به صورت پنجره تكنونيكي و با رخنمون كم در شمال غربي كبيركوه ديده ميشود. سن اين سازند مربوط به كرتاسه تحتاني است.
2- سازند سروك: اين سازند بيشترين گسترش را در كبيركوه دارد و در مركز و لابلاي تاقديسها و
خط رأس كبيركوه بصورت عمده ديده ميشود و از سازندهاي شاخص حوزه محسوب ميگردد. اين سازند شامل بخش هاي ذير است:
– بخش نازك لايه فوقاني شامل آهكهاي ريزدانه خاكستري مقاوم كه آهندار نيز هستند.
– بخش مياني شامل گل سفيد تودهاي همراه با ندولهاي سيليسي به رنگ قرمز مايل به قهوهاي كه بر روي آن 408 متر آهكهاي قهوهاي ضخيم لايه و تودهاي همراه با قطعاتي از روديستها قرار گرفته است.
– بخش ضخيم لايه تحتاني: شامل رسوباتي بصورت آهكهاي خاكستري و تيره تا سياه رنگ بسيار ريزدانه و متراكم همراه با لايه هاي مارني خاكستري.
3- سازند سورگاه: اين سازند شامل شيلهاي پيريتدار به رنگ خاكستري تيره متمايل به سياه و آهكي ريزدانه و نازك لايه ميباشد. گسترش اين سازند در منطقه كم بوده و بصورت نوارهايي در كنار سازند سروك در شمال غربي كبيركوه ديده ميشود. سن اين سازند كرتاسه است.
4- سازند ايلام (كرتاسه): مقطع تيپ اين سازند شامل آهك رسي خاكستري تا سفيد مايل به قهوهاي است. اين سازند همراه با سازندهاي سروك و سورگاه در گروه بنگستان جاي ميگيرد. بيرونزدگي اين سازند را در منطقه حفاظت شدهي كبيركوه به خصوص پشته سيكان و كلم ميتوان يافت.
5- سازند گورپي (كرتاسه بالايي): شامل مارن، شيلهاي تيره و آبي رنگ و آهكهاي مارني است. بخش مياني سازند گورپي بخش آهكي امام حسن ناميده ميشود كه در بخشهاي جنوبي منطقه حفاظت شده كبيركوه قابل تشخيص است.
ب- تشكيلات دوران سوم:
1- سازند پابده: اين سازند شامل شيل و آهك رسي خاكستري است بخش بالايي آن مركب از شيلهاي سيلتي و ماسهايي و آهكهاي مارني نازك لايه و بخش زيرين آن شامل شيل ارغواني تا آبي تيره است. اين سازند گسترش بسيار كمي در كبيركوه داشته و بطور عمده در ديناركوه ديده ميشود.
2- سازند تله زنگ: ليتولوژي اين سازند شامل آهك تيره رنگ با لايهبندي متوسط و فسيلدار با سن پالئوسن تا ائوسن مياني است. مقطع اين سازند در جنوب شرقي منطقه حفاظت شده كبيركوه مشاهده ميشود.
3- سازند گچساران: اين سازند از يكسري رسوبات شامل مارنهاي رنگين همراه با ژيپس (گچ آبدار)، نمك و لايههاي رسي تشكيل شده است. اين سازند در مقايسه با بقيه سازندهاي زمينشناسي در سطح استان ايلام، بيشترين پوشش سطح را به خود اختصاص داده است.
4- سازند بختياري: اين نوع رسوبات مربوط به اواخر مرحله كوهزايي است و در يك محيط پرانرژي تشكيل شده اند. اين رسوبات شامل كنگلومراي ضخيم با گردشدگي فراوان و حاوي دانههاي سيليس قرمز رنگ ميباشد.
خاكشناسي
منطقه حفاظت شده كبيركوه داراي كوههاي بلند و تپههاي مرتفع تا زمينهاي مسطح است.. فلاتهاي با پستي و بلندي كم تا متوسط بدون سنگريزه بر روي مواد آهكي كه شيب عمومي آنها 2 تا 10 درصد حاوي خاكهاي عميق با بافت سنگين و خيلي سنگين همراه با تجمع مواد آهكي در لايههاي زيرين يعني Cambisols Calcic و Eutric Cambisol بوده و در بعضي قسمتها مقداري سنگريزه در سطح و مخلوط با خاك به چشم ميخورد.
ارتفاعات بالاتر قسمت غرب – شمال غرب شامل تپه هاي نسبتاً جنگلي اكثراً با قلل حدود متشكل از سنگهاي آهكي و يا مارني ميباشد. شيب عمومي آنها بين 25 تا 50 درصد است و ارتفاع آن از سطح دريا بين 1000 تا 2000 متر ميباشد. شامل خاكهاي كم عمق تا نيمه عميق سنگريزهدار (Calcic Regosols) اكثراً داراي پوشش جنگلي بلوط با تراكم متوسط و در بعضي قسمتها با بيرون زدگيهاي سنگي (Lithosols) ديده مي شود.
در اين قسمتها شيب عمدتاً تند، محدوديت عمق خاك و فرسايش عمل نموده است. قسمتهاي بعدي كه بيشترين درصد آن خاكهايي با مشخصات ذير است، شامل مناطق غربي و شرقي و سرتاسر منطقه را شامل ميشود، يعني ارتفاعات 1200 تا 2500 متر و … شامل كوههاي جنگلي نسبتاً مرتفع با فرسايش متوسط و بيرون زدگيهاي سنگي زياد آهكي كه شيب آنها بين 40 تا 100 درصد بوده و شامل خاكهاي كم عمق تا نيمه عميق سنگريزهدارCalcaric Regosols ، Lithosols است. گياهان طبيعي آن جنگلهاي بلوط و بنه با تراكم متوسط توأم با گياهان استپي است و در بعضي قسمتها تشكيلات مارني ديده ميشود.
ارتفاعات بالاتر در سرتاسر منطقه حفاظت شده كبيركوه شامل كوههاي بسيار مرتفع با قلل مدور متشكل از سنگهاي آهكي سخت و شيب 60 تا بيش از 100 درصد اكثراً بدون خاك و در بعضي قسمتها خاكهاي بسيار كم عمق غير يكنواخت (Lithosol) عاري از پوشش گياهي و يا بوتههاي بسيار پراكنده و در بعضي قسمتها قلل تيز و كشيده ديده ميشود. محدوديت اساسي مناطق مذكور شامل شيب بسيار تند، عدم وجود پوششي روي خاك و فرسايش بسيار زياد است. برخي دامنههاي منطقه حفاظت شده كبيركوه شامل تپههاي كم ارتفاع بريده بريده و فرسايش يافته متشكل از مارنهاي گچي، ماسهاي، آهكي و كنگلومرايي با شيب 20 تا 40 درصد و خاكهاي كم عمق تا عميق سنگريزهدار ميشود كه عمده ترين آنها عبارتند از Lithosols، Calcaric Regosols و Gypsiferousmarls.
منابع آب
مهمترين رودخانه دائمي در محدودهي منطقه حفاظت شده كبيركوه، رودخانه سيكان با متوسط دبي ساليانه 41/2 متر مكعب در ثانيه و كل حجم آب 05/76 ميليون متر مكعب در سال ميباشد. ساير آبراههها فصلي بوده و يا از آبدهي ناچيزي برخوردارند، ولي چشمهها در منطقه حفاظت شده كبيركوه از مهمترين منابع آبي منطقه هستند كه در تمام سطح منطقه پراكنش دارند .. چشمههاي پينه، آب غار سنعلي، باريك، گيژگه، دستاوش، دربندزده بالايي و پائين، ريش كل، گلال كش، پل بيد، چاه كوچكه، باريكه دروازه، سراب لارت، چشمههاي دامنه منطقه امامزاده پيرمحمد، چشمه باغ جنت، النج بالايي و پاييني، بيد، تخت آب، پلنگ آب، كل ساه، برآفتاب، مليچك سا، كاكاه، گوسال دزد، بيد هفت سال، سرطاف سراب دربند، وركمر، سياتنگ، نازي كش، چل خرسان، خرساب و … از مهمترين چشمههاي منطقه هستند.
در منطقه چاه هاي متعددي وجود دارد كه عبارتند از چاه چالگه، ميان، گلين، شوقعلي، پلكه، الويزان، چاههاي دومله لارت، چاه سراب زرانگوش. با توجه به اينكه تمامي آبهاي منطقه سرانجام وارد رودخانه سيمره ميگردند، حوزه آبخيز منطقه حفاظت شده كبيركوه زير حوزه رودخانه سيمره محسوب ميشود.
منابع آبي اشاره شده در منطقه حفاظت شده كبيركوه علاوه بر اين كه غناي زيستي منطقه را ارتقاء دادهاند، باعث بوجود آوردن چشماندازهاي منحصر به فرد شدهاند كه شرايط مناسبي را براي توسعه صنعت گردشگري و اكوتوريسم در منطقه فراهم نمودهاند، بطوري كه در حال حاضر گردشگران زيادي سالانه از قسمتهاي مختلف از جمله پشته لارت، زرانگوش و… كه داراي چشم اندازهاي زيبا بخصوص منابع آبي فراواني هستند، بازديد ميكنند. البته بسياري از منابع آبي مانند چشمهها و چاهها در داخل منطقه حفاظت شده در حال حاضر توسط بوميان محلي، كشاورزان و دامداران منطقه ساماندهي شدهاند و براي مصارف مختلف شرب، كشاورزي، دامداري و… مورد استفاده قرار ميگيرند كه لازم است با نظارت دقيق و اعمال مديريت صحيح حق آبه محيط زيست منطقه رعايت شود و مانع از خشك شدن و تخريب آنها گردد. بسياري از چشمهها كه در ارتفاعات بالادست منطقه حفاظت شده واقع شده و از دسترس مردم بومي دور هستند، مورد استفاده حيات وحش قرار ميگيرند و از اين نظر نيز حائز اهميت هستند.
تنوع زيستگاهي
پوشش گياهي
با توجه به شرايط اقليمي متنوع منطقه، پوشش گياهي منطقه بخصوص در مناطق بالادست از تنوع زيادي برخوردار است. در اين منطقه 8 تيپ گياهي تاكنون بشرح ذير مورد شناسايي قرار گرفته است:
تيپ Astragalus spp. – Annual grasses : اين تيپ تا ارتفاع 800 متري و عمدتاً در زمينهاي زراعي منطقه ديده ميشود.
تيپ Astragalus spp. – Amygdalus : اين تيپ در ارتفاع حدود 1100 متري و بر روي تشكيلات آسماري منطقه واقع شده است.
تيپ Trifolium – Astragalus spp. : اين تيپ در وسط حوزه و بر روي تشكيلات پابده واقع شده است.
تيپ Trifolium – Hordeum : اين تيپ در طبقه 1200 تا 1600 متري حوزه و بر روي تشكيلات گورپي ديده ميشود.
تيپ Bromus –Trifoliom : همين تيپ در ارتفاع 900 تا 1600 متري از سطح دريا و بر روي لغزشي كه بصورت درهم ريختگي سازندها وجود دارد.
تيپ Amygdalus- Echinops : اين تيپ در محدوده ارتفاعي 1000تا 1500 متري و بر روي تشكيلات ايلام سورگاه واقع شده است.
تيپ Amygdalus – Astragalus: اين تيپ در محدوده ارتفاعي 1700 تا 2400 متري و بر روي تشكيلات زمين شناسي سروك واقع شده است.
تيپ Acantholimon – Astragalus: اين تيپ در محدوده 1700 متري به بالا و بر روي تشكيلات سروك واقع شده است.
منطقه حفاظت شده كبيركوه داراي پوششي جنگلي و مرتعي بوده كه در اطراف محور ارتباطي ايلام – دره شهر و ارتفاعات مشرف به اين محور بدليل بهرهبرداري مفرط و بيرويه از پوشش نباتي در معرض تخريب شديد قرارگرفته است، بطوريكه اراضي در سطوح بسيار وسيع در اثر فرسايش خاك به اشكال مختلف شياري و خندقي درآمده است. همچنين بهرهبرداري از درختان جنگلي بمنظور تأمين علوفه دامها و يا استحصال محصولات فرعي و مصارف روستائي موجب نابودي درختان با ارزش شده و بجاي آنها درختچهها و بوتههاي خاردار نظير گون، پلاخور، ارژن (ارجنگ)، محلب و … جايگزين شده است. از گونههاي گياهي ديگري كه نشان دهنده سير قهقرائي مراتع اين ناحيه مي باشد، ميتوان انواع فرفيون – خارگوني، اوپه و انواع شكرتيغال را نام برد. در دامنههاي كبيركوه وضعيت پوشش گياهي بتدريج تغيير يافته و هرچه از روستاها دورتر شده و به مناطق كوهستاني نزديك مي شود پوشش گياه وضع بهتري پيدا ميكند.
هرچه به ارتفاعات منطقه نزديك شويم گونههاي درختي كه غالبيت با بلوط ايراني است، بصورت گونههاي غالب ظاهر ميشوند. در منطقه حفاظت شده كبيركوه و در نزديكي شهر بدره و در پشته بدره يكي از گونههاي نادر درختي بنام لرگ (Pterocarya fraxinifolia) در اطراف آبراههها و چشمههاي منطقه با حدود 100 پايه وجود دارد كه نظر هر بينندهاي را در آن منطقه به خود جلب ميكند .
تنوع جانوري
غناي بيولوژيك هر منطقه طبيعي، متناسب با تنوع زيستگاههاي آن ميباشد. زيستگاه محلي است كه يك گونه بدون توجه به موقعيت مشخص آن در اكوسيستم از نظر تغذيه و رابطه با ساير گونهها در آن زندگي كرده و نيازهاي زيستي خود را برآورده ميسازد. اين تعريف بيانگر آن است كه زيستگاهها ميتوانند داراي طيف وسيع و متنوعي باشند. گستره كوهستاني منطقه حفاظت شده كبيركوه با داشتن مناطق صعبالعبور، شكافها و حفرههاي دور از دسترس و همچنين ارتفاعات بلند و درههاي عميق و داشتن پوشش گياهي متنوع، چشمهسارها و آبشخورهاي فراوان، به عنوان يك اكوسيستم كلان، آسيبپذير و حاشيهاي محسوب ميشود.
اين قبيل اكوسيستمها بنا به ماهيت سرشتي خود بسيار آسيبپذير و شكننده ميباشند و در صورت برهم خوردن تعادل اكولوژيك، برگشت پذيري آنها به شرايط اوليه بدليل محدوديتي كه در ترميمپذيري خود دارند، بسيار دشوار ميباشد. البته ماهيت شكننده و آسيبپذير اين قبيل اكوسيستمها به معناي بيفايده بودن آنها نيست، بلكه استفاده نابجا و ناديده گرفتن ظرفيت آنهاست كه موجوديت اين مناطق را در معرض تهديد قرار ميدهد. چراي بيرويه دام، تخريب مراتع و نابودي پوشش گياهي در اثر انواع توسعه از جمله مسائل حاد و ديرپاي اين اكوسيستمها از جمله منطقه مذكور بشمار ميروند. به همين دليل ضروري است كه ابتدا طبيعت اين اكوسيستمها تا درجه معيني حفاظت و روند تخريب در آها متوقف شده و سپس استفاده عقلاني و متناسب با قابليتهاي آنها صورت پذيرد.
منطقه حفاظت شده كبيركوه بعلت شرايط خاص پستي و بلندي و برخورداري از صخرهها، تپهماهورها، اراضي كم شيب ناهموار، بيشهزارها و درههاي عميق شامل طيف متنوع زيستگاهي است و بهمين دليل توان بالقوه مناسبي براي ازدياد حيات وحش خصوصاً كل و بز دارد. تهيه شناسنامهاي كامل از حيات وحش اين منطقه نياز به مطالعات وسيع و گستردهاي دارد و آنچه كه در اين بررسي آورده شده است بيانگر بخشي از توان و پتانسيل منطقه مذكور در جلب و حفظ گونههاي مختلف حيات وحش در ردههاي مختلف ميباشد.
الف- پستانداران
رده پستانداران در سراسر جهان شامل سه گروه تخمگذاران، كيسهداران و جفت داران ميباشد. تمامي پستانداران ايران كه عمدتاً وابسته به اقليم حياتي پالئاركتيك هستند به گروه جفت داران تعلق دارند.
در ايران رده پستانداران داراي 9 راسته شامل 33 خانواده با حدود 170 گونه ميباشد كه به ترتيب 57 گونه جوندگان، 38 گونه خفاشها، 30 گونه گوشتخواران، 15 گونه حشرهخواران، 11 گونه نهنگها، 8 گونه زوج سمان، 2 گونه خرگوشها، 1گونه فرد سمان و 1 گونه گاو دريايي شناسايي شدهاند. سهم پستانداران منطقه حفاظت شده كبيركوه از كل پستانداران كشور 19 گونه ميباشد كه در 5 راسته و 12 خانواده بشرح زير قرار گرفتهاند.
راسته حشرهخواران شامل خانواده خارپشت با دو گونه خارپشت گوش بلند و خارپشت اروپايي است كه در دامنهها و علفزارهاي اراضي تپه ماهوري منطقه كبيركوه روزگار ميگذرانند.
راسته خرگوشها شامل يك گونه از خانواده خرگوشهاست كه در اغلب نقاط كبيركوه مشاهده ميگردند.
راسته گوشتخواران با 11 گونه از 5 خانواده، بيشترين تعداد پستانداران منطقه را بخود اختصاص دادهاند. از ميان افراد اين راسته، خانواده سگسانان با گونههاي گرگ، شغال و روباه معمولي در تمام زيستگاههاي منطقه پراكنش دارند. حضور خرس قهوهاي از خانواده خرسها نيز در اكثر زيستگاههاي منطقه گزارش شده است. اين جانور در زيستگاههاي پشته زيد، زرانگوش، لارت و كبيركوه زيست مينمايد. پشته زيد زيستگاه اصلي خرس قهوهاي در اين منطقه است. گونههاي سمور، راسو و رودك از خانواده راسوها در دامنههاي كبيركوه، پشته بدره و كلم زيست مينمايند. همچنين از خانواده كفتارها، گونه كفتار به تعداد نسبتا فراوان در منطقه پراكنش داشته و گونههاي گربه وحشي، سياهگوش و پلنگ كه از خانواده گربهسانان بشمار ميروند، مجموعه گوشتخواران منطقه موصوف را تشكيل ميدهند. پلنگ كه يكي از گونههاي شاخص منطقه كبيركوه محسوب ميگردد معمولا ارتفاعات و مناطق جنگلي را براي زيست انتخاب مينمايد. مناطق پشته لارت، گردكانه، ارشت و ارتفاعات كبيركوه از زيستگاههاي مهم اين حيوان در منطقه بشمار ميروند.
از راسته زوج سمان دو خانواده گاوسانان و خوكها با گونههاي كل و بز و خوك وحشي در منطقه زيست مينمايند. بخشهاي صخرهاي و كوهستاني گردكانه، بدره، پشت لارت و ارشت كه با شرايط زيستي كل و بز تناسب دارند مامن مناسبي براي اين حيوان ميباشند. اين مناطق از جمله زيستگاههاي مهم كل و بز در منطقه كبيركوه ميباشند كه در زمانهاي نه چندان دور جمعيت قابل توجهي از اين حيوان در آنجا روزگار ميگذراندند اما امروزه به تعداد محدودي تقليل پيدا كردهاند. گراز يا خوك وحشي كه در اكثر نقاط منطقه در گلههاي بزرگ ديده ميشوند ايام خود را بهتر از ساير گونههاي حيات وحش اين منطقه سپري مينمايند.
آنچه مسلم است پتانسيل و توان بالقوه اين منطقه در جلب و حفظ گونههاي حيات وحش بيش از آن چيزي است كه در حال حاضر ديده ميشود و بطور حتم با غنيسازي و احياء گونههاي حيات وحش منطقه در صورت كاستن عوامل تهديدكننده آن بويژه شكار غيرمجاز ميتوان حضور گونههاي بيشتري را در منطقه تضمين كرد.
ب- پرندگان
پرندگان گروه قابل توجهي از مهرهداران را تشكيل ميدهند و در طبقهبندي جانوران جايگاه خاصي دارند و از نظر ردهبندي بين پستانداران و خزندگان قرار ميگيرند.
تخمين زده ميشود كه فون پرندگان اقليم حياتي پالئاركتيك حدود 950 گونه را شامل ميشود كه 500 گونه آن را گنجشك سانان تشكيل ميدهند. بخش عمده فون پرندگان ايران مربوط به اين اقليم زيستي ميباشد. عليرغم گستردگي مناطق خشك و نيمه خشك حاكم بر كشور تاكنون بيش از 500 گونه پرنده در اين سرزمين گزارش شده است. براساس آمار ارائه شده از سوي سازمان حفاظت محيط زيست تعداد پرندگان ايران به 502 گونه ميرسد كه در 20 راسته، 79 تيره، 22 جنس و78 خانواده طبقهبندي شدهاند. اين تعداد معادل 6/5 درصد از پرندگان زيستمند خاور ميانه است.
از ميان گونههاي پرندگان ايران 323 گونه در ايران زاد و ولد ميكنند. 90 گونه زمستان گذرند، 24 گونه داراي مهاجرت در فصول بهار و پاييز هستند، 50 گونه خارج از فصل جفت گيري به سواحل جنوبي مي آيند. 40 گونه بصورت اتفاقي ديده مي شوند. 16 گونه وضعيت نامشخص دارند و 4 گونه نيز از خارج وارد شده اند. همچنين از ميان 323 گونه كه در ايران زاد و ولد مي كنند، 100 گونه كاملا بومياند.
سهم منطقه حفاظت شده كبيركوه از پرندگان ايران كه تاكنون گزارش شده است 46 گونه ميباشد كه در 7 راسته و 19 تيره جاي ميگيرند اين منطقه با توجه به تنوع زيستگاهها از نظر تنوع گونهاي پرندگان نيز غني ميباشد. پرندگان منطقه حفاظت شده كبيركوه از آشيانهاي اكولوژيك اين منطقه به خوبي استفاده مينمايند. وجود پرندگان شكاري گوشتخوار از راستههاي قوشيان و شاهينيان با 10 گونه از جمله با ارزشترين فون پرندگان ساكن اين منطقه بشمار ميروند كه مطابق قوانين و مقررات موجود حمايت شده ميباشند اما نياز به توجه و حمايت ويژهاي هم دارند. استفاده اين پرندگان از جانوران پستاندار كوچك و بزرگ و پرندگان ريز و درشت بيانگر اين نكته است كه از آشيانهاي اكولوژيك غذايي نيز بخوبي استفاده مينمايند.
از راسته گنجشك سانان 25 گونه تاكنون شناسايي شده است كه در صورت مطالعات بيشتر امكان شناسايي گونههاي ديگر از اين راسته و ساير راستههاي پرندگان دور از دسترس نيست.
اغلب گونههاي موجود در منطقه كبيركوه به استثناء تعدادي از گونههاي پرندگان شكاري، در منطقه زاد و ولد و جوجهآوري دارند كه در صورت حراست از زيستگاههاي آنها، هرساله بر جمعيت اين گونهها در منطقه افزوده خواهد شد. فهرست و ويژگيهاي پرندگاني كه تاكنون در اين منطقه شناسايي شدهاند
ج- خزندگان و دوزيستان
خزندگان جانوراني هستند كه از يكصد ميليون سال پيش و قبل از ظهور پستانداران در كره زمين وجود داشتند. در منطقه حفاظت شده كبيركوه گونههاي متعددي از خزندگان زيست مينمايند كه متاسفانه تاكنون مورد توجه و بررسيهاي علمي جدي و درازمدت قرار نگرفتهاند. با توجه به اهميت و نقش سودمند اين گونهها در تعادل طبيعت و جايگاه خاص آنها در زنجيرههاي غذايي و رابطه اكولوژيكي موثري كه خزندگان با ساير موجودات نظير جوندگان دارند و از عوامل كنترلكننده طغيان جمعيت آنها بشمارميروند، جا دارد كه براي شناسايي هرچه بيشتر و بهتر فون خزندگان اين منطقه در برنامههاي مطالعاتي و تحقيقاتي جايگاه ويژهاي اختصاص يابد. فهرست خزندگان شناسايي شده در منطقه مورد مطالعه كه مربوط به مارهاي منطقه ميباشد، در جدول 4 نشان داده شده است.
اهميت منطقه
ارتفاعات كبيركوه همانند ديوارهاي سترگ بخش جنوبي استان ايلام را از نواحي شمالي جدا ميسازد و تنوع آب و هوائي شگرفي را در استان موجب ميشود، بطوري كه در هنگام تابستان دشتهاي جنوبي داراي دمائي معادل 50 درجه سانتيگراد بوده در حالي كه در نواحي شمالي هواي معتدل و خنك را شاهد هستيم. با ديدن برف در نوك قلههاي كبيركوه و مانشت تصور دشتهاي گرم و سوزان در دهلران و مهران در همان مقطع زماني بسيار سخت است و اين همه بواسطه وجود رشته كوه كبير كوه ميباشد.
بلندترين ارتفاع استان با بيش از 2600 متر ارتفاع از سطح دريا در كبيركوه واقع گرديده است. وجود درهها و مناطق صعبالعبور صخرهاي كه همگي ناشي از توپوگرافي كوهستاني منطقه است، جمعيت حيات وحش و گونههاي گياهي ارزشمند را از گزند آسيبهاي طبيعي و انسان ساخت حفظ نموده است، به نحوي كه تنوع و تركم حيات وحش و زيستگاهها و دست نخوردگي نسبي اكوسيستمهاي منطقه كاملاً ارزش حفاظتي داشته و در ميان مناطق استان نيز برتري آن كاملاً چشمگير است.
منطقه بدليل شرايط طبيعي و برخورداري از تنوع زيستگاهي، تنوع گياهي و جانوري داراي ارزشهاي پژوهشي، آموزشي و تحقيقاتي زيادي در زمينههاي مختلف است كه متاسفانه تاكنون مورد استفاده قرار نگرفته است.
منطقه حفاظت شده جنگلي كبيركوه نيز از نظر تفرج داراي قابليتهاي زيادي است، بطوريكه به غير از زيستگاههاي طبيعي داراي مكانهاي مذهبي و باستاني فراواني است كه پارهاي از مسيرهاي اكوتوريسمي آن بشرح ذير هستند:
تفرجگاه پشته لارت
در منطقه حفاظت شده كبيركوه با توجه به شكل زمين كه عموماً صخرهاي و داراي شيب تندي است، مرغزارهاي نسبتاً كم وسعت (حدود 10-15 هكتار) وجود دارد كه مهمترين آنها پشته لارت است. در اين ناحيه به لحاظ وجود امامزاده، داشتن منابع آب فراوان، چشماندازهاي زيبا مانند صخرهها، غارها، زندگي عشايري و درختان منحصر به فرد در استان بسيار حائز اهميت است، بطوريكه در حال حاضر گردشگران زيادي سالانه از آن بازديد ميكنند.
تنگهها
منطقه حفاظت شده كبيركوه با توجه به وضعيت شكل زمين و توپوگرافي ويژه و منحصر بفرد داراي تنگهها، درههاي زيبا و با ارزش اكوتوريستي به شرح زير است:
تنگه زرانگوش، زيد، سيكان، پشته بدره، دروازه، ارشت، دربند.
غارها
در داخل محدوده حفاظت شده كبيركوه تعداد زيادي غار كوچك و بزرگ وجود دارد كه دسترسي به آنها صرفاً بدون استفاده از تجهيزات و امكانات كوهنوردي و صخره نوردي امكانپذير نميباشد. مهمترين اين غارها از نظر گردشگري عبارتند از:
– غارهاي اطراف امامزاده پير محمد واقع در پشته لارت كه هم اكنون مردم بومي بخصوص عشاير منطقه از آنها بعنوان انبار غله و يا محل نگهداري دام استفاده ميكنند.
غار گردكانه يا هفت سال: اين غار در دامنه كبيركوه در پشته گردكانه واقع شده است و اغلب زيستگاه گونه كل و بز ميباشد. به منظور دسترسي به آن نياز به امكانات و تجهيزات كوهنوردي و صخرهنوردي ميباشد، لذا از اين نظر داراي اهميت گردشگري است.
– غار دروازه: اين غار در پشته ارشت منطقه حفاظت شده واقع شده است. براي دسترسي به آن نياز به افراد راهنما و بومي منطقه، تجهيزات، امكانات كوهنوردي و صخره نوردي است.
صخرهها
نظر به اينكه قسمت اعظم منطقه حفاظت شده كبيركوه را صخرههايي با شيب خيلي تند تشكيل ميدهد، بنابراين تمام منطقه از اين نظر با اهميت است. مهمترين صخرهها عباتند از دره پشته زرانگوش، زيد (شكل 31)، هفت سال و ارشت كه از نظر دسترسي آسان و طبيعت زيبا از اهميت ويژهاي برخوردارند.
• امامزاده پيرمحمد (پيرمامه)
اين امامزاده در ميان دو دره سرسبز و پرآب در دامنههاي شمالي كبيركوه واقع شده است . وجود درختان مختلف از جمله داغداغان و لرگ و چشمههاي زيباي منطقه جلوهاي زيبا به آن بخشيدهاند.
• دره باستاني محوطه لارت
اين دره باستاني با موقعيت جغرافيائي 33 درجه و 15 دقيقه و 16 ثانيه عرض شمالي و 46 درجه و 47 دقيقه و 38 ثانيه واقع در 4 كيلومتري جنوب روستاي آبهر پائين از توابع بخش بدره شهرستان دره شهر قرار دارد كه از شمال به دره لارت و از جنوب ارتفاعات صخرهاي و صعبالعبور كبيركوه و از شرق و غرب محدود به بلندي كوه بوده و مساحت آن 30 هكتار ميباشد.
• اثر باستاني محوطه پشته ارشت
اين اثر با موقعيت جغرافيائي 33 درجه و 18 دقيقه و 38 ثانيه عرض شمالي و 46 درجه و 57 دقيقه و 17 ثانيه در فاصله 5 كيلومتري جنوب شهرك وليعصر در كوهپايههاي شرقي كبيركوه و بر كنار چشمه دائمي پشته ارشت قرار دارد.
اعتقادات مردم بومي منطقه
بستن پارچه و قفل به درختان يكي از اعتقادات مردم بومي و جوامع محلي منطقه محسوب مي شود. به درختان جوار امامزاده پير محمد (ع) در پشته لارت پارچه و قفل جهت استجابت دعا و برآوردن حاجات و نيازها بخصوص توسط افراد مسن بسته مي شود. اين افراد معتقدند كه در صورت باز شدن قفل، حاجات آنها برآورده مي شود. همچنين بعضا مشاهده مي گردد كه برخي افراد جهت نفرين كسي يا رسيدن به هدف خاصي موي سر خود را به اين گونه در ختان مي بندند.
مشكلات، فعاليت هاي موثر و عوامل تهديد كننده
1- جادهسازي: با توجه به صعب العبور بودن منطقه و وجود درههاي عميق و شيب زياد امكان ايجاد جاده وجود ندارد. فقط در چند مورد در حواشي و دامنههاي آن جادههاي فرعي احداث شده است كه عبارتند از:
– راه ارتباطي ايلام به دره شهر در حاشيه شمالي منطقه
– راه ارتباطي دره شهر به آبدانان كه مرز شرقي منطقه را تشكيل ميدهد.
– جاده خاكي كه از بدره به دامنه شمالي منطقه كشيده شده و عشاير در فصل ييلاق از آن استفاده ميكنند.
– جادههاي متعدد ديگر كه از روستاهاي حاشيه شمالي تا دامنههاي شمالي منطقه كشيده شده است.
– جادهاي كه توسط جهاد سازندگي وقت براي استفاده عشاير منطقه از بخش ميمه زرين آباد به حاشيه جنوبي منطقه و از آنجا به خط الراس كبيركوه كشيده شده و دسترسي به منطقه را بسيار سهل و آسان نموده است.
2- معدن: باتوجه به توپوگرافي بسيار سخت منطقه و عدم امكان بردن امكانات استخراج و اكتشاف معادن خوشبختانه فعاليت معدني چشمگيري در منطقه انجام نمي گيرد. اما اخيرا با احداث كارخانه سيمان بدره در حاشيه ضلع شمال غربي منطقه موافقت گرديده كه احتمال برداشت از برخي معادن حاشيه منطقه در آينده وجود دارد.
3- شكار و صيد غير مجاز: متاسفانه شكار و صيد بي رويه و غير مجاز، جمعيت حيات وحش منطقه را كاهش داده است اما به نظر ميرسد با اتخاذ تدابير حفاظتي بيشتر توپوگرافي خاص منطقه قدرت حفظ و احياء جمعيت حيات وحش منطقه را داشته باشد.
4- گياه نيمه انگلي لورانتوس گونه هاي جنگلي منطقه از جمله بلوط را در معرض تهديدي جدي قرار داده است. منطقه حفاظت شده كبيركوه نسبت به ساير مناطق تحت مديريت استان كمتر به گياه نيمه انگلي لورانتوس آلوده مي باشد اما در صورت عدم مبارزه با آن اين منطقه نيز طي ساليان آينده همانند ساير مناطق آلوده خواهد شد.
5- چراي دام: با توجه به وجود دام تا چهار برابر ظرفيت مراتع استان فشار چراي دام در تمام مناطق كه داراي عرصههاي مرتعي هستند مشهود است كه منطقه حفاظت شده كبيركوه نيز از اين قاعده مستثني نيست.
6- با توجه به صعب العبور بودن منطقه، تبديل اراضي و عبور خطوط نيرو در مناطق حاشيهاي انجام شده و اراضي واقع در داخل منطقه از اين مشكل در امان ماندهاند.
7- عدم وجود يگان حفاظتي.
پيشنهادات
1- تهيه و اجراي طرح جامع مديريت منطقه.
2- جلوگيري از دخل و تصرف غير مجاز و تبديل اراضي.
3- ساماندهي مراكز تفرجگاهي در منطقه.
4- احداث، تجهيز و راه اندازي دو واحد محيط باني در منطقه و استقرار 6 نفر نيروي اجرايي و مسلح و اختصاص خودروي صحرايي، موتور سيكلت و پوشش ارتباط بي سيم در منطقه كبيركوه.
5- جلوگيري از ورود غير مجاز دام به منطقه.
6- افزايش مشاركت مردم در مديريت و حفاظت منطقه با توجه به ظرفيت بالا، فرهنگ و تشكلهاي غير دولتي موجود در منطقه.
7- برگزاري دوره هاي آموزشي و توجيهي زيست محيطي براي ساكنان، عشاير و ذينفعان منطقه.
امكانات كنترلي و نظارتي
با توجه به اينكه هنوز تشكيلات مستقلي براي منطقه حفاظت شده كبيركوه تعريف نشده است لذا حفاظت از عرصههاي طبيعي منطقه توسط ادارات حفاظت محيط زيست شهرستانهاي درهشهر و آبدانان انجام ميشود كه به تازگي محيطباني بدره نيز احداث شده است. اميد است با تقويت كادر آن توسط محيط زيست استان و ايجاد تشكيلات مستقل براي منطقه كنترل و پايش، منطقه ياد شده ساماندهي گردد.
مديريت منطقه
متاسفانه با وجود اهميت فون و فلور غني منطقه با گذشت 10 سال از تصويب آن به عنوان حفاظت شده بدليل تنگناهاي قانوني موجود هنوز تشكيلات اداري مستقلي براي اين منطقه تعريف نشده است.
عرصههاي با ارزش منطقه توسط ادارات حفاظت محيط زيست دره شهر و آبدانان كنترل ميشود كه با توجه به محدوديتهاي امكانات و تجهيزات ادارات ياد شده قطعاً حفاظت از زيستگاههاي غني آن بطور بهينه انجام نميگيرد. همچنين منطقه مذكور فاقد طرح مديريت بوده و از اين رو زونبندي در آن صورت نگرفته است، به همين دليل حوزه منطقه با توجه به قابليتهاي آن از نظر كاربري، استعداد و هدفهاي چندگانه مورد انتظار از يكديگر تفكيك نشده و با وجود تمام قابليتها از نظر حفاظتي، پژوهشي، آموزشي و تفرجگاهي بدليل فقدان طرح مديريت داراي برنامه مشخصي نبوده و فاقد طرح اجرايي در زمينه مديريت ميباشد. با توجه به صعبالعبور بودن منطقه تعارض به منطقه در حال افزايش است كه در صورت عدم توجه به آن و عدم اجراي طرح مديريت منطقه در آيندهاي نزديك با مشكلات عديدهاي روبرو خواهد شد.
منطقه كشار داراي كوه ها و دره هاي مهمي مي باشد كه در ذيل به آنها اشاره شده است :
كوه هاي مهم عبارتند از: كوه تهرو و كوه كشار در شرق منطقه ، كوه نمك و كوه انگوران در جنوب ، كوه آب شرينو و كوه گيشو در غرب.
دره هاي مهم منطقه : دره گود هشو در شرق و دره هاي اشكن و پركن در شمال.
وسعت منطقه:29129 هكتار
ويژ گي و سيماي عمومي منطقه(شامل وضعيت توپوگرافي،چشم انداز، پوشش گياهي و گونه هاي شاخص گياهي، وضعيت عمومي حيات وحش و گونه هاي شاخص و كريدور ها)
وضعيت توپوگرافي
كوههاي منطقه كشار در بخش انتهايي رشته كوههاي زاگرس قرار گرفته است . قديمي ترين رسوبات آن شامل رسوبات كامبرين ، ژوراسيك ، كرتاسه ، دوران سوم و عهد حاضر مي باشد . رسوبات كامبرين اغلب در ميان لايه هاي رسوبي جديد و يا رسوبات آبرفتي تيره رنگ قارچي شكل ديده مي شود كه در اطراف خود رسوبات سفيد رنگي بجاي گذاشته اند . رسوبات ژوراسيك اغلب شامل توده هاي ضخيم آهك خاكستري رنگ است . رسوبات كرتاسه در سه قسمت تحتاني ، مياني و فوقاني ديده مي شوند .
رسوبات دوران سوم خودشامل رسوبات ائوسن ، ميوسن و پليوسن است . رسوبات ائوسن از آهك هاي قهوه اي روشن با لايه بندي هاي كم عرض تشكيل شده ولي در برخي مواقع داراي ضخامت و تراكم زياد است . ميوسن نيز داراي ضخامت و گسترش زيادي است و شامل ميوسن تحتاني بنام تشكيلات گچساران ، ميوسن مياني موسوم به تشكيلات ميشان و ميوسن فوقاني متشكل از ماسه سنگ سست و لايه هاي سيليسي و مارني خاكستري رنگ بنام تشكيلات اغاجاري است . رسوبات پليوسن تحتاني تشكيل شده از سيليت و ماسه سنگ و كنگلومرا بصورت متناوب ، پليوسن فوقاني متشكل از كنگلومرا آهكي همراه با عناصر ريز و درشت سيليسي است . رسوبات عهد حاضر از تخريب و فرسايش ارتفاعات و ته نشت مواد حاصله به وجود آمده و منابع اصلي ذخيره آبهاي زيرزميني به شمار مي آيد .
خاك
بخش هاي جلگه اي منطقه شامل قسمت اعظم بخش جنوبي، نوار شرقي و بخش شمالي از خاكهاي شور و قليايي تشكيل شده و داراي مقادير زيادي املاح محلول از قبيل كلرور، سولفات وكربنات هاي كلسيم، منيزيم، سديم و پتاسيم است. در فصول خشك و گرم تجمع لايه اي از املاح روي اين خاك ها ديده مي شود. خاك هاي قسمت عمده اي از منطقه كوهستاني گنو در بخش هاي مركزي و جنوب غربي را ليتوسل آهكي متشكل از مارنهاي نمكي و گچي تشكيل داده كه در آنها قطعات درشت سنگ هاي آذرين وجود دارد . مارن هاي گچي در تمام طول پروفيل خاك ديده مي شود. فقدان افق هاي خاك مبين جوان بودن خاك مي باشد . شيب هاي شمال شرقي، قسمتي از شمال غربي و نيز دامنه هاي غربي رشته كوه گنو از خاك هاي رسوبي درشت بافت و خاك هاي كانوويان و ريگوسل تشكيل يافته است .
اقليم
از نظر اقليمي منطقه كشار در اقليم بياباني شديد تقسيم بندي مي شود . ميزان بارندگي ساليانه آن از كمتر از 10 مليمتر 150 ميليمتر متغير است . اغلب بارندگي ها در فصل زمستان مي باشد و معمولا بيشتر از مجموع بارندگي دو فصل پاييز و بهار است . دماي ساليانه منطقه بطور متوسط 8/26 درجه سانتي گراد است . دي ماه ، سردترين ماه سال و تير ماه ، گرمترين ماه مي باشد . بطور كلي منطقه كشار داراي فصل خشكي طولاني همانند ديگر نقاط استان است . به علت فقدان ايستگاه هواشناسي در ارتفاعات امار و اطلاعات اقليمي دقيق موجود نمي باشد .
منابع آبي
در منطقه كشار و اطراف آن چند رودخانه مهم وجود دارد كه به همراه چشمه هاي موجود در كل منطقه منابع طبيعي آب مي باشند . از رودخانه هاي مهم منطقه مي توان به رودخانه شيردون در شمال ، رودخانه تنخواه ، رودخانه تهلو و رودخانه آبگرم سياه كش كه همگي در ضلع حنوبي واقع شده اند ، اشاره نمود . از بين رودخانه هاي موجود تنها رودخانه تنخواه در كل سال داراي آب مي باشد كه به واسطه مجاورت با كوه نمكي ، شور و داراي گوگرد است . در سرچشمه آن چمشه آبگرم وجود دارد . رودخانه شيردون كه در بخش شمالي منطقه وجود دارد داراي دو سرشاخه مي باشد كه از ارتفاعات روستاهاي چوري و پي پر سرچشمه گرفته و بعد از تلاقي به رودخانه كل مي رسد .
نام برخي از چشمه هاي منطقه عبارت است از : حوص سوزي – پاروك محمد ابراهيم – پاروغ – گوجي
وضعيت طبيعي منطقه
كوه كشار طاقديس بزرگي است كه درادامه چين خوردگيهاي زاگرس قرارداشته وبين اين منطقه وكوه گنو رودخانه كل حايل شده است . درضلع جنوبي داراي دشتهاي هموار ودر قسمتهاي غربي بيشتر تپه ماهوري مي باشد ولي درمجموع اين منطقه تغييرات كمربندهاي ارتفاعي دشت تا كوهستان رادربرمي گيرد ولي سيماي اغلب آن كوهستاني است. ميزان بارندگي ساليانه دراين منطقه كم واغلب به كمتراز120 ميلي متر درسال مي رسد . اما با اين وجود به دليل شرايط خاص ژئولوژيك منطقه چشمه هاي آب شيرين فراواني در آن وجود دارند.
پوشش گياهي
پوشش گياهي منطقه كشار بسيار متنوع مي باشد ومجموعه اي ازعناصر نوبوسندي ، ايراني ، توراني رادرخودجاي داده است. پوشش گياهي آن از دشت تا كوهستان، دركمربندهاي ارتفاعي تغيير مي كند. دشتها تا ارتفاعات مياني آن گونه هاي نوبوسندي نظير انواع آكاسياAcacia sp، پرخ Euphorbia larica، گيشدرPeriplocaaphylla، استبرقCalitropisprocera، قيچZygophyllym. sp، تجAcacia oerpota، مهرخوش Zhumeriamajdae، كنارZiziphusspinachirsti، كهورProsopis .sp، ژيمنوكارپوس وگزTamarix.spرادر خود جاي داده اند . دوگونه كنار وتج از گونه هاي غالب اين ناحيه مي باشند.ارتفاعات مياني تا قلل كوه ها جايگاه عناصر ايران – توراني نظير كيكمmonspessulanumAcer، بنهPistaciaatlantica، بادام كوهيAmygdalusscoparia، قيچ Zygophyllum.sp، گون گاويEbenusstellatus، درمنهArtemisia .sp، آويشنZataria .sp و….. مي باشد كه ازتنوع وتراكم بسيار بالايي برخورداراست .
حيات وحش
اين منطقـه به دليل تنوع اقليمي وزيستگاهي ازنظر حفظ گونه هاي جانوري بسيار قابل توجه بوده و گونه هاي دشت زي تا گونه هاي كوه زي رادربرمي گيرد.جبيرGazelladorcas، قوچ وميشOvissp، كل وبز Capra aegagrus، پلنگPanderapardus، گربه وحشيFelissilvestris، كفتارHyaena h.، شغالcanisaureus، روباه معموليVulpes v.، تشيHystrixindica، خرگوشLepuscapensis وگراز Susscoroaازمهمترين پستانداران منطقه مي باشد . منطقه كشار يكي از مهمترين زيستگاه هاي كل و بز و قوچ وميش در استان است .
ازبين پرندگان تيهو AmmoperdixGriseogularisوكبكAlectorischukarازفراوان ترين ومهمترين گونه هاي قابل شكار منطقه بوده ومي توان از پرندگاني نظير هماGypaetusbarbatus، دالAegypiusmonachus، دليجهFalco tinnunculus، سارگپه ها(Buzzard )، سسك ها( Warbler)، زنبورخورها(Bee-eater)، سنگ چشم ها (Shrike)، داركوب ها (Woodpecker)، چك چك ها ( Wheatear) وغيره …… نيز نام برد. ازخزندگان مي توان افعي ها (Viper )، مارجعفريEchiscarinatus، وانواع مارمولك ( Lizard )اشاره كرد .
جاذبه هاي اكوتوريستي
منطقه كشار به دليل برخورداري از تنوع زيست گاهي، زيستي و حضور شمار زيادي از گونه هاي بومي و اندميك كاملاً ارزش حفاظتي داشته به علاوه به خاطر موقعيت ويژه و گذر گاهي خود از لحاظ تحقيقاتي داراي ارزش فراواني است اين منطقه به عنوان يكي از مناطق پشتوانه جهت منطقه حفاظت شده گنو محسوب شده و به دليل نزديكي به شهر، منابع طبيعي كافي، چشم انداز هاي زيبا، وجود چشمه سار هاي فراوان و پوشش گياهي مطلوب مي تواند به عنوان يك تفرجگاه مطلوب مورد استفاده قرار گيرد واز بار سنگين طبيعت گردي در منطقه حفاظت شده گنو بكاهد.
وضعيت عمومي اقتصادي اجتماعي
شهر بندرعباس و شهر خمير به عنوان دو مركز جمعيتي بزرگ در دو سوي شرق و غرب منطقه قرار دارند . فاصله نزديك اين دو كانون بزرگ جمعيتي به منطقه ، تاثيرات سوئي را ايجاد نموده است كه مهمترين آنها تخريب زيستگاه و شكار وحوش منطقه مي باشد .
در پيرامون منطقه خصوصا در سمت شمالي و جنوبي آن روستاهاي متعددي وجود دارد كه روستاهاي ضلع شمالي عبارتند از : دونو – آب مصلي – پرگان – گيشو – تنگ شكن – پي پر – چوري – مارو – توركان – دريخواه – تهلو
روستاهاي ضلع جنوبي : شهرك جديد علوي – كشار بالا – كشار دوستاني – كشار سرگپ- كشار پايين – انگوران – نيمه كار – لاور بلا- نره
تعارضات مهم منطقه
– شكار بي رويه به دليل نزديكي به شهرهاي بندر عباس و خمير ، بخش ها و روستا هاي اطراف.
– وجود معادن فعال سنگ آهن در جنوب منطقه و شن وماسه در جنوب غربي.
– استفاده از چشمه ها توسط ساكنان منطقه كه اكثراً دامدار و كشاورز هستند، كه اين امر مانع از شرب آب توسط حيات وحش منطقه مي گردد .
– چرا ي بيش از حددام در مراتع .
– تخريب زيستگاه به واسطه عمليات معدنكاري.
تجهيزات و امكانات
تجهيزات و امكاناتي در منطقه موجود نمي باشد و اين منطقه توسط اداراه كل و سر محيط باني گنو و بندر خمير تحت حفاظت قرار دارد.
3. ساير ملاحظات:
با توجه به اينكه اين منطقه به تازگي تحت حفاظت قرار گرفته است، نياز به تجهيز و تامين نيرو وامكانات دارد.
رسوباتي از درياچه هاي آب شور و شيرين به دست آمده اند كه حاوي آثار گياهي فراواني است كه نشان دهنده اين است كه بارش و رطوبت در اين منطقه بيشتر از امروز بوده است. در اين منطقه سنگهاي رسوبي آهكي”marl”، ” تورب ” و “peat ” وجود دارد كه از نظر مقدار باقيمانده هاي گياهي (قارچها، سرخس ها) و همچنين نرم تنان بسيار غني است و در دوره آب و هواي مرطوب تشكيل شده است كه با تاييد نظريه فوق كمك مي كند. مهمترين كوههاي اين منطقه عبارتند از كوه كوهبنان(كوه بالا)به ارتفاع3775متر و كوههاي طغرالجرد كه بلند ترين قله آن كوه تخ راجه tokhraje است كه 2600متر ارتفاع دارد.
اين منطقه در شهرستان كوهبنان واقع و به پشتكوه كوهبنان معروف است گرديده و اداره كل حفاظت محيط زيست استان از سالها قبل پيگير ارتقاء سطح منطقه بوده و خوشبختانه در آبان ماه سال 1388 نقشه منطقه به همراه منابع آبي منطقه توسط واحد محيط طبيعي و GIS اداره كل تهيه گرديد.
موقعيت جغرافيايي و عمومي منطقه
اين منطقه در موقعيت جغرافيايي N3128 E5616 در شمال شهر كوهبنان واقع گرديده كه از شمال به مرز استان يزد و كرمان، از غرب به جاده روستاي خاكي كوهبنان – چهار گداره، از جنوب به شهر كوهبنان و از شرق به جاده خاكي (جاده قديمي) كوهبنان – پشتكوه منتهي مي شود.
وسعت منطقه : وسعت منطقه سيزده هزار و دويست هكتار (13200) مي باشد.
ويژگي و سيماي عمومي منطقه
الف – وضعيت توپوگرافي : اين منطقه داراي دو رشته كوه مرتفع به هم پيوسته به نامهاي كوه داه بدان (مشهور به كوه آسياب يا حسن كل) و كوه كليسا با دره و ريزالهاي فراوان بوده كه اين مكانها زيستگاه امني براي حيات وحش منطقه محسوب مي شود. هم چنين با دارا بودن پوشش جنگلي و مرتعي انبوه يكي از بهترين مناطق بكر و مستعد شهرستان مي باشد و پست ترين نقطه منطقه، دامنه ارتفاعات مجاور شهر كوهبنان با ارتفاع 2014 متر از سطح دريا و بلندترين نقطه، ارتفاعات كوه داه بدان (مشهور به كوه آسياب يا حسن كل) با ارتفاع 3280 متر از سطح دريا مي باشد .
ب – چشم اندازهاي منحصر به فرد : نقاط برفگير و چشمه سارهاي فراوان با پوشش گياهي و جنگلي از چشم اندازهاي منحصر به فرد منطقه مي باشند.
ج – پوشش گياهي و گونه هاي شاخص گياهي :
تيپ گياهي : پوشش گياهي منطقه از نوع بوته اي (گياهان يكساله) ، درختچه و درختي ميباشد.
گياهان يكساله و داروئي نظير : آلاله ، آويشن ، درمنه و …. مي باشد.
گياهان درختچه اي و درختي نظير : افدرا (هوم) ، كهكم ، پسته وحشي (بنه) ، ِتربيت ، تنگس ، قيچ ، ارچن ، بيد، بادام وحشي، ارس و…. مي باشد.
درصد پوشش گياهي : بطور متوسط پوشش جنگلي و گياهي منطقه بين 50 تا 65 درصد تخمين زده مي شود.
د – وضعيت عمومي حيات وحش و گونه هاي شاخص و كريدورها :
حيات وحش منطقه : منطقه كوهستاني پشتكوه، زيستگاه مناسبي براي حيات وحشي نظير:كل و بز، قوچ و ميش، پلنگ، گرگ، شغال، روباه، تشي، خرگوش و … را نام برد.
از پرندگان منطقه مي توان : كبك، تيهو، انواع كوكر، كبوتر وحشي، عقاب طلائي، سارگپه، شاهين، دليجه و … را نام برد.
نوع اقليم : آب و هوايي منطقه سرد و كوهستاني وارتفاعات آن سرد و برفگير مي باشند .
تشريح وضعيت طبيعي( شرح اجمالي سيماي منطقه)
منابع بيولوژيكي( پوشش گياهي – حيات وحش) :
ج) تعداد و نوع منابع آبي( بر اساس جدول شماره3) : منابع آبي در جدول شماره 3 ذكر شده اند .
وجود آثار و ابنيه تاريخي- مذهبي-فرهنگي : مراكز مذهبي منطقه عبارتند از : مقبره شيخ ابوسعيد، مقبره برهان الدين و تخت امير مي باشد.
وجود آثار و پديده هاي طبيعي( آبشار- غار و …) : در داخل منطقه يك غار معروف بنام خواجه خضر وجود دارد.
وضعيت جوامع محلي
الف) جمعيت مناطق مسكوني داخل : اين منطقه يكي از مناطق ييلاقي شهرستان محسوب مي شود بطوريكه در فصل تابستان حدود 250 خانوار در داخل آباديها و مزارع به منظور امرار معاش زندگي كرده و در فصل سرما به شهر كوهبنان يا روستاهاي مجاور كوچ مي نمايند. ضمنا” ليست مزارع، آباديها و ديگر مستثنيات داخل منطقه به پيوست مي باشد.
ب) روش عمده امرار معاش جوامع : شغل و امرار معاش اكثر جوامع محلي داخل و خارج منطقه، كشاورزي و دامداري مي باشد.
ج) ميزان درآمد ساليانه افراد محلي : ميزان درآمد در حد متوسط و گذران زندگي مي باشد.
د) وضعيت وابستگي جوامع محلي به منابع موجود در منطقه : وابستگي عمده جوامع محلي به منظور كشاورزي، دامپروي و به دليل خوش آب و هوا بودن منطقه، عده اي نيز جهت گردش، تفريح و گذران اوقات فراغت در منطقه حضور مي يابند.
ه) وضعيت آگاهي جوامع محلي از مسايل زيست محيطي : خوشبختانه در اين چند ساله با چاپ و انتشار يكسري بروشور و برگزاري جلسات محلي به منظور بالا بردن سطح آگاهي مردم منطقه و تنوير افكار عمومي اقدامات خوبي انجام شده است.
عوامل آسيب پذيري منطقه : خوشبختانه خشكساليهاي چند ساله اخير تاثير چنداني بر پوشش گياهي و منابع آبي منطقه نداشته و چندين آب جاري و رودخانه فصلي از داخل منطقه عبور مي كند.
تنها عامل تهديد كننده سلاحهاي غيرمجاز و تعدادي از شكارچيان سودجو مي باشدكه در صورت ارتقاء سطح با گشت و كنترل مستمر و احداث دو پاسگاه حفاظتي مي توان منطقه را به نحواحسن حفاظت و كنترل نمود.
كمبودها و نيازها
الف) تعداد آبشخور مورد نياز ( با تعيين محل بر روي نقشه) : با توجه به وجود چندين آب جاري و چشمه سارهاي فراوان در منطقه، تنها نياز به احداث آبشخور در خروجي چشمه سارها و قنوات مي باشد.
ب) تعداد پاسگاههاي مورد نياز ( با تعيين محل بر روي نقشه) : اين منطقه نياز به 2 باب پاسگاه حفاظتي در مناطق گردوكج و درآب مي باشد.
ج) تعداد وسايل نقليه مورد نياز : با توجه به كوهستاني و دشتي بودن منطقه نياز به يكدستگاه خودرو كمك دار و دو دستگاه موتورسيكلت تريل در منطقه مي باشد.
د) تعداد نيروي اجرايي مورد نياز : با توجه به گشت هاي شبانه در منطقه ، حداقل نياز به 4 نفر نيروي محيط بان و يك نفر كارشناس مي باشد.
ه) ساير نيازها : نصب دو دستگاه دكل و بي سيم مادر جهت ارتباط بهتر بين اداره شهرستان و پاسگاههاي حفاظتي از نيازهاي مهم ارتباطي در منطقه مي باشد.
ساير قابليت هاي منطقه : با توجه به اينكه منطقه فوق يكي از بهترين زيستگاههاي كل و بز و قوچ و ميش در شهرستان مي باشد، در صورت گشت و كنترل مستمر با تعداد نيروي محيط بان كافي، امكان ارتقاء سطح منطقه در پنچ سال اينده به حفاظت شده ميسر مي باشد.